نقش یهودیان در صنعت مشروبات الکلی و دخانیات
تورات و شرابخواری
«پروتکل اول»: «به این حیوانات مست نگاه کنید: از فرط نوشیدن شراب، منگ و خرفت شدهاند؛ حیواناتی که درعینحال، حق دارند بدون حد و اندازه بنوشند و حق آزادی هم دارند. ما نمیتوانیم به خودمان اجازه دهیم تا این اندازه تنزل کنیم… ملل مسیحی در اثر مشروبات الکلی قوی، بهطورکلی، منگ و خرفت شدهاند.»
حاخامهای یهودی برای توجیه دخالت قوم خود در صنعت مشروبات الکلی، با دستبردن در متن «تورات» و «عهد عتیق» از انبیای الهی و بزرگان معنوی قوم خود، تصویر تولیدکنندگان شراب یا میخوارگانی قهار ارائه دادهاند. در کتاب «سِفر آفرینش» از کتابهای پنجگانۀ تورات، چنین آمده است که حضرت نوح(ع) پس از پایانیافتن طوفان بزرگ و فروکشکردن آب، باغی از درختان انگور غرس کرد تا با محصول آن، شراب بیندازد! در جای دیگری از این کتاب آمده است که حضرت نوح (ع) روزی آنقدر شراب نوشید که از شدت مستی عریان شد و پسرانش ردایی روی او افکندند که برهنگی پدر نمایان نباشد.[1]
از انبیای دیگری همچون حضرت لوط (ع) و سلیمان (ع) نیز در «عهد عتیق»، چنین تصویری ساختهاند. یکی از شخصیتهای برجسته در «عهد عتیق»، نحمیای نبی(ع) است که شغل او، ساقیگری در دربار اردشیر اول، پادشاه ساسانی بوده است.
در طول تاریخ بازخورد این تعالیم در عملکرد قوم یهود کاملاً آشکار شده است. استاد محمدجواد مغنیه، دربارۀ گروههای یهودی در مدینه و چگونگی رفتار پیامبر اسلام (ص) با آنان مینویسد:
«هنگامی که پیامبراکرم (ص) از مکه به مدینه هجرت نمود، سه دسته از قبایل یهود در مدینه ساکن بودند: بنیقینقاع و بنیقریظه و بنینضیر. آنان در آنجا کارگاههای شرابسازی و مراکز فحشا… مهیا کرده بودند و به صنایع و حِرَف زرگری، اسلحهسازی، بازرگانی و رباخواری اشتغال داشتند. در یک کلام، حیات اقتصادی مدینه در اختیار آنان بود؛ اما پس از اقامت پیامبر در مدینه، آنان نسبتبه سودهای کلان و امتیازهای خود، بهطور جدی، احساس خطر کردند؛ زیرا جوانان مدینه در مراکز فحشای آنان رفتوآمد نمیکردند و… یهودیان تمام منابع ثروت و سودآوری خود را از دست دادند و به این دلیل، شروع به حیلهگری و طرح نقشههای شوم علیه پیامبر نمودند.»[2]
در جلد اول از کتاب «زرسالاران یهودی» این چنین آمده است: «عرصۀ مهم دیگر تکاپوی یهودیان در شرق اروپا، تولید و تجارت مشروبات الکلی بود. این حرفه در روسیه و شرق اروپا بهعنوان حرفۀ تخصصی یهودی شناخته میشد. برای دورانی طولانی انحصار تولید و تجارت و فروش این کالا و نیز ایجاد و ادارۀ شبکۀ وسیعی از میخانهها در انحصار آنان بود.»[3]
انحصار صنعت مشروبسازی در روسیه و اروپای شرقی، در دست یهودیان بوده است. این موضوع در ادبیات داستانی این سرزمینها نیز بازتاب دارد؛ برای نمونه، میتوان به داستان لجن (1886) نوشتۀ آنتوان چخوف، اشاره کرد. او در این اثر، خصلت پولدوستی یهودیان را به تصویر میکشد. قهرمان داستان او دختری یهودی است که مالک کارخانۀ شرابسازی است و برای پیشبرد مقاصد خود از جاذبۀ جنسیاش سوءاستفاده میکند.[4]
هنری فورد در فصلی از کتاب «یهود بینالملل»، به نقش پُررنگ یهودیان در تولید و تجارت و قاچاق مشروبات الکلی در جهان و بهویژه آمریکا اشاره میکند:
یهود تنها نژادی است که مشمول قانون منع مشروبات الکلی نشد. بهطورکلی، یهودیان طرفدار مشروبات الکلی هستند و همواره چنین بودهاند. آنان در میان مشروبخواران از همه ثابتقدمترند. بههمین دلیل است که یهودیان، توانستند از قوانین منع مسکرات بخشودگی بگیرند. انجام مراسم مذهبی یهودیان، متضمن نوشیدن مشروب بود… قانون منع مشروبات الکلی… مصرف سالانۀ حداکثر ده گالن مشروب را برای هر یهودی بلامانع اعلام کرد. تبعیض نژادی؟ خیر. یهودیان، در دوران پرسود منع مشروبات الکلی، این مترسک را علم نکردند! آنان میدانستند که از طریق روزنهای دهگالنی، بهسهولت میتوان صد گالن مشروب را رد کرد. درحقیقت، میلیونها گالن مشروب قاچاق را از درون همین روزنۀ دهگالنی عبور دادند.[5]
یهودیان مهاجر اروپای شرقی بنیانگذاران تجارت وسیع مشروبات الکلی در آمریکا هستند. این تجارت، چنان اوجی گرفت و حیات اجتماعی و فرهنگی جامعۀ آمریکا را به خطر انداخت که در سال ۱۹۳۳، دولت آمریکا فروش مشروبات الکلی را ممنوع کرد. یک نمونۀ معروف، ساموئل برونفمن یهودی است که در کانادا سکونت داشت و بزرگترین تولیدکنندۀ مشروبات الکلی و مواد مخدر برای بازار ایالات متحدۀ آمریکا بهشمار میرفت. او برای توزیع کالاهای خود، شبکۀ مخوفی در آمریکا ایجاد کرد که آرنولد روتشتین یهودی آن را اداره میکرد و بعدها، مهیر لانسکییهودی ریاست این شبکه را بهدست گرفت… بنابراین، سازمانی که به نام «مافیای آمریکا» معروف شده، برخلاف تبلیغات هالیوود که فقط گانگسترهای ایتالیایی را نمایش میدهد، از بدو تأسیس، ابزار الیگارشی یهودی بوده و هست.
در تاریخنگاری آمریکا روتشتین را بهعنوان «بنیانگذار تبهکاری سازمانیافته» در این کشور معرفی میکنند. گانگسترهای معروفی مانند ماکسی گوردون، جک دیاموند، فرانک کوستلو، مهیر لانسکی، لکی لوچیانو، بنجامین زیگل، جانی توریو و… نوچهها و دستپروردههای روتشتین بودند. او در مطبوعات آمریکا به «سلطان دنیای پنهان» شهرت داشت.
یکی دیگر از رهبران مافیای آمریکا، ویلیام ساموئل رزنبرگ، معروف به «بیلی رز»( Billy Rose) است که او نیز مانند مهیر لانسکی(Meyer Lansky همان حسابدار مافیا) و لوچیانو و زیگل و… یهودی بود. بیلی رز از وابستگان برنارد باروخ(Bernard Mannes Baruch) یهودی، رئیس کمیتۀ صنایع جنگی دولت آمریکا بود و تمام کارهایش را در مشاوره با باروخ انجام داد برنارد باروخ همان شخصیت اصلی در جنگ افروزی آمریکا و تبدیل آمریکا به حاکمیتی که با جنگ تولید اسلحه اقتدار تولید میکند و این شخص کاردار روتشیلدها در آمریکا بود و رابطۀ مستقیمی با الیگارشی راکفلرها و مورگانها در نیویورک داشت و عملاً تمام ساختار چرخش مالی در آمریکا از بانک به جنگ و اسلحه و از جنگ به نفت و تراک و منابع طبیعی کشورها را برنارد باروخ ایجاد و در جنگ سرد بیشترین منافع را برای الیگارشی سرمایه سالار یهودی در دنیا به ارمغان آرود و این تامین منافع از دوطرف شرق و غرب ایجاد میشد و بیلی رز از ابزار هماهنگ ساز برای برنارد باروخ به حساب میآمد. بیلی رز از سال ۱۹۲۴، شبکۀ بسیار گستردهای از فاحشهخانهها و کلوپهای شبانه (نایت کلاب) تأسیس کرد… او در کنار لُرد ساسون(Lord’s Sassoon)، برونفمنهای(Samuel Bronfman) کانادا و دیگران، یکی از رهبران اصلی سندیکای جهانی تجارت مواد مخدر بود .[6]

امپراتوری دود
در نیمۀ دوم قرن بیستم، بیش از شصتهزار گزارش علمی دربارۀ آثار مخرب و جبرانناپذیر مصرف دخانیات منتشر شده است که نشاندهندۀ عواقب وحشتناک آن است. در برخی از این گزارشها آمده است:
در سال۱۹۹۰، دخانیات در هر ده ثانیه، یک نفر را کشته است. بدون اقدامات مؤثر بهداشت عمومی، این میزان طی دهۀ۲۰۲۰ تا۲۰۳۰، به یک نفر در هر سه ثانیه خواهد رسید؛ (این آمار امروز به هر 6 ثانیه، یک نفر رسیده است)
دود دخانیات عامل سرطانزایی در ۴۳ نوع سرطان شناخته شده است. صاحبنظران بهداشتی توصیه میکنند هیچ فردی، چه بهصورت فعال و چه غیرفعال، نباید در معرض دود دخانیات قرار گیرد.
– تخمین زده می شود در قرن بیستم حدود 100 میلیون نفر به دلیل استعمال دخانیات جان خود را از دست داده اند که بیشتر آنها در کشورهای ثروتمند بوده اند.
نخستین اروپایی که به خاک آمریکا گام نهاد، فردی یهودی به نام لوئی دوتورس بود. هنری فورد در کتاب «یهود بینالملل» مینویسد: «دوتورس، اولین فردی است که توانست طرز استفاده از تنباکو را کشف کند. او در کوبا مسکن گزید. همچنین میتوان او را پدر کنترل تجارت تنباکو توسط یهودیان دانست: کنترلی که نزدیک به چهارصد سال است همچنان ادامه دارد و جان راولوف در ویرجینیا این تجارت را عمومی و گسترده کرد و تقریباً به شکل امروزی سیگار تولید شد.»
تولید و توزیع سیگار در عرصۀ جهان در انحصار چند شرکت قدرتمند است. براساس پژوهشهای «روی باری»( roy barry)، بهطور متوسط، ۳۵ درصد از بهای هر نخ سیگار، سود خالص خواهد بود. این مبلغ چشمگیر بهدلیل خرید توتون ارزانقیمت از کشورهای در حالِتوسعه است. همین موضوع، سبب پیشرفت سریع و چشمگیر صنایع سیگارسازی در حوزۀ اقتصادی است. در سال ۱۹۹۱، شرکتهای بزرگ جهانی، در زمینۀ تولید سیگار، پنج تریلیون و پانصد میلیون نخ سیگار در جهان توزیع کردهاند که شش شرکت بزرگ بازار جهانی سیگار را در انحصار خود دارند. در این میان، شرکت «فیلیپ موریس»( Philip Morris International Inc.) بیشترین سهم را دارد. این سهم، در بیشتر مواقع، بیش از ۱۰درصد بازار جهانی بوده است. شرکتهای آمریکایی، علاوهبر پوشش بازار داخلی، عمدۀ محصولات خود را روانۀ بازارهای خارجی میکنند. شرکتهای بزرگ سیگارسازی در سایر کشورهای جهان نیز وجود دارد؛ اما برای اینگونه شرکتها، رسیدن به بازار جهانی تحتکنترل شرکتهای چندملیتی بسیار دشوار است.
قدرت فیلیپ موریس

فروشندگان آمریکایی فقط در سال ۱۹۹۴، بیش از هفتمیلیارد نخ سیگار به روسیه وارد کردهاند. درواقع، بخش اعظم مخارج تلویزیون مسکو، از راه تبلیغ برای این سیگار و تبلیغ مصرف آن تأمین میشود. مصرف سیگار در کشورهای اروپای شرقی، بهگونهای وحشتناک، رو به افزایش است. پس عجیب نیست که همین کشورها بیشترین آمار را در زمینۀ سرطان ریه دارند.
در سال ۱۹۹۵، در مجلس اوکراین، قانونی برای منع مصرف سیگار تصویب شد. فیلیپ موریس تمام سعی خود را کرد که این قوانین را بهتعلیق درآورد و سرانجام، در ژوئیۀ ۱۹۹۶، مسبب تجدیدنظر در قانون مذکور شد. بعد از آن، دامنۀ تبلیغات برای مصرف سیگار، چنان شهر کیف را فراگرفت که گاهی برای مزاح، پایتخت را سرزمین مارلبورو مینامیدند.
در دهۀ اخیر سازمانهای بهداشتی و محیط زیست آمریکا، مبارزه علیه مصرف سیگار را آغاز کردهاند که نتایج آن، مثبت و درخور توجه است. همچنین با ازدستدادن نسبی بازار داخلی، کمپانی فیلیپ موریس در جبران این کمبود در بازار جهانی و بهخصوص کشورهای جهانسومی کوشیده است و با بهکارگیری شبکههای گستردۀ تبلیغاتی، بازاری بس عظیمتر و پرسودتر در میان کشورهای آسیایی، افریقایی و اروپایی ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، مصرف این میزان سیگار باعث بیماریهایی میشود که برای درمانشان نیز باید مبالغ هنگفتی پول برای دارو و تجهیزات پزشکی به جیب اقلیت سرمایهسالار یهود ریخت؛ چراکه آنان مالک مجموعهای از کارخانههای بزرگ داروسازی نیز هستند!
یهودیان از طریق دستکاری در متون مذهبی، خود را بهعنوان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان مشروبات الکلی توجیه کردهاند. در تاریخ، آنها در مدینه کارگاههای شرابسازی و مراکز فحشا داشتند و پس از ورود پیامبر اسلام(ص)، منافع خود را در خطر دیدند. در روسیه و اروپای شرقی، انحصار تولید و تجارت مشروبات الکلی در دست یهودیان بود. آنها همچنین در آمریکا، بهویژه در دوران ممنوعیت الکل، نقش اصلی را در قاچاق و توزیع مشروبات الکلی داشتند.
در صنعت دخانیات، شرکتهای یهودی مانند فیلیپ موریس، بازار جهانی را کنترل میکنند. این شرکتها با تبلیغات گسترده، مصرف سیگار را در کشورهای در حال توسعه افزایش دادهاند و سودهای کلانی به دست میآورند. فیلیپ موریس روزانه ۸۰ میلیون دلار از فروش سیگار به مسلمانان سود میبرد و ۲.۱ درصد آن را به اسرائیل میپردازد. همچنین، آنها از طریق مالکیت کارخانههای داروسازی، از بیماریهای ناشی از مصرف دخانیات نیز سود میبرند.
[1]. آفرینش، باب۹، آیۀ ۲۰تا۲۵.
[2]. محمدتقی دیاری، پژوهشی درباب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی، ۱۳۷۹، ص۸۵.
[3]. عبدالله شهبازی، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، ج۲، ص۹۵.
[4]. آنتوان چخوف، مجموعۀ آثار چخوف، ترجمۀ سروژ استپانیان، تهران: توس، ج۱، ص۵۰۵.
[5]. هنری فورد، یهود بینالملل، ترجمۀ محمدعلی آرش، تهران: مؤسسۀ فرهنگی پژوهشی ضیاء اندیشه، ۱۳۸۲، ص۲۰۵تا۲۱۱.
[6]. محمد احمدی، پژوهۀ صهیونیت، کتاب دوم، مصاحبه با عبدالله شهبازی، تهران: مرکز مطالعات فلسطین، ۱۳۸۱، ص۴۶۹و۴۷۰.