مروری بر دشمنی دیرینه بوداییان با مسلمانان
کالاچاکرا، آیین تخریب کعبه
«در حالحاضر، مخالفت عملی بودائیان و اتحاد سیاسی آنان با صهیونیستها علیه اسلام، کاملاً مشاهده میشود؛ برای نمونه، به یکی از رسمهای مهم بودائیان تبتی اشاره میکنیم: «کالاچاکرا»[1] نام مراسم باشکوهی است که سالانه در یکی از پایتختهای مهم فرهنگی غرب برپا میشود و شخص دالاییلاما در آن شرکت میکند. در این نیایشِ گروهی که از رسانههای غربی پخش میشود، طرحی ظریف و برجسته روی زمینۀ شیشهای مربع شکل قرار دارد. زمینۀ این ماکت، حدود دو متر در دو متر است.
این ماکت مبهم، روی مربع شیشهای با جزئیات فراوان در یکسال ساخته شده است. در مرکز این طرح، بنایی مکعبی قرار دارد که به باور مالائیستها، نماد کعبۀ مسلمانان است. پس از پایان نیایش، رهبران بزرگ بودایی تبتی، دور این زمینۀ شیشهای جمع میشوند و این بناهای کوچک برجسته را ویران میکنند تا به وسط آن برسند. سپس، مکعبی که نماد کعبه است، نابود میشود. این کار، نشانۀ اوج تنفر لامائیستها از مسلمانان است.
در گذشته، مسلمانان با تصرف شبهقارۀ هندوستان، بودائیان را از سرزمین هند تا پشت کوههای تبت بیرون راندند. در این مراسم، میل آنان به نابودی مرکز اصلی مسلمانان و بازگشت دوباره به هند نشان داده میشود.»[2] برای دقت در این واقعه، مقالۀ «دکتر الکساندر برزین»[3] بسیار جالبِتوجه است. در این مقاله که با عنوان «جنگ مقدس میان بودیسم و اسلام»[4] توضیحات مفصلی از چیستی این دشمنی ارائه شده، تلاش کرده ریشۀ ایناسلامستیزیِ آیینی را در قالب مواجهۀ تاریخی و با استناد به ساختارهای مبنایی اسلام مانند جهاد و مبارزه و… توجیه کند و علت دشمنی را متوجه اسلامِ خشن کرده و تفسیر کند.
در این مقاله، بهصراحت بیان میدارد که انجام مراسم کالاچاکرا، فریضۀ ضداسلامی است و در بخش معنای نمادین از جنگ، دربارۀ کالاچاکرا میگوید: چهار بخش منقوش مندرج در ساختار نمادین این مراسم به درونیکردن این جنگ (میان غیرهندوهای مسلمان که خانۀ معبودشان کعبه است) بهجای جنگی آشکار و بیرونی (همان خودگرایی بودیسم) بپردازند و چهار بخش از ارتش، نشاندهندۀ خالصترین سطح از چهار نگرش بیاندازۀ عشق، محبت، شادی و برابری است. بخشهای شکست ارتش خود را نشان ذهن نیروهای مسلمان، نفرت، کینهتوزی، خشم و تعصب بیان میدارد و به کمک پیروزی بر آنها، به آزادی و روشنگری دست مییابند.
دشمنی دیرینۀ بودائیان شمالی و رهبر لامائیسم با اسلام، یکی دیگر از دلایل اتحاد لامائیستها با صهیونستها و زرسالاران جهان است. در تاریخ، میخوانیم که در پایان جنگهای صلیبی، حدود قرن دوازده میلادی، اتحادی میان بودائیان مغول که در آسیا حکومت میکردند و یهودیان ثروتمند و مسیحیان صلیبی برقرار شد تا حکومت عباسیان و ممالیک مصر را براندازند و آسیا و آفریقا و اروپا را میان خود تقسیم میکنند.[5]
تاریخ شاهد است که زرسالاران یهودی دربار ایلخانان مغول، به رهبری فردی یهودی به نام سعدالدوله، وزیر ارغونشاه، پادشاه بودایی مغول، نقشۀ ویرانی مکه و حرم شریف الهی را هم کشیده و به تصویب پادشاه ایلخانی رسانده بودند.[6] ولی، با تلاش عالمان اسلامی نتواستند این کار را انجام دهند. در آن زمان، بهدلیل بیداری عالمان و پیروی مردم مسلمان از دانشمندان اسلامی آن زمان به موفقیت چندانی دست نیافتند.
هولوکاست در میانمار[7]
براساس آمار رسمی سرشماریشده در سال۲۰۱۰، بیش از۴۰ میلیون مسلمان و براساس آمارهای غیررسمی۶۰ میلیون مسلمان، در چین ساکن هستند که ۲۱ میلیون نفر آنها در استان خودمختار سینکیانگ[8] این کشور ساکن هستند و مسلمانان «قوم اویغور»[9] ساکن در این استان، قرابت فرهنگی نزدیکی با مردم ایران از جمله شعرای پارسیزبان دارند. سعدی شیرازی نیز از ملاقات با این قوم و خواندن شعر سعدی برای خود او در کاشغر از شهرهای اصلی این استان نیز گفته است.
اما، جمعیت۲۱ میلیونی این استان، کمترین حقوق شهروندی و آزادی مذهبی را دارد و دولت چین نیز به بهانههای مختلف، فشار بر این اقلیت مذهبی را تشدید میکند. تعطیلی مساجد و آتشزدن آنها بهدست قوم «هان»،[10] قوم اکثریت در چین، با حمایت نیروی پلیس دولت مرکزی از جمله اقدامات ضد اسلامی این منطقه بوده است.
دولت مرکزی چین، باهدف برهمزدن یکپارچگی مذهبیقومی موجود در استان بزرگ سینکیانگ، نژاد «هان» را به مهاجرت به این استان و تغییر ترکیب جمعیتی این منطقه، تشویق کرده است که این موضوع، تنشهای بین این دو گروه را در پی داشته است. چینیهای غیرمسلمان این استان، تاکنون بارها در گروههای چندصدنفری و هزارنفری اقدام به حمله به منازل و مغازهها و مساجد اویغورها کردهاند که در واکنش به این حملات، نیروهای امنیتی باز هم عمدتاً مسلمانان اویغور را بازداشت کردهاند.
در۱۲۰ سال گذشته، نا آرامیهای سال ۲۰۰۹ سینکیانگ یکصدوسومین قیام اویغورها بود که بهوسیلۀ چینیها با دهها کشته و صدها زخمی سرکوب شد. استان مسلماننشین سینکیانگ که معادن زغالسنگ و طلای بسیاری دارد و منابع نفت و گاز عظیمی نیز دارد، از جمله محرومترین مناطق چین است.
پاکسازی نژادی
کشور «میانمار»[11] (برمه سابق) در جنوب شرقی آسیا و در همسایگی کشورهای چین، تایلند، لائوس و بنگلادش قرار دارد و اقلیت یکمیلیون نفری مسلمانان آن، عمدتاً در غرب این کشور و در شمال «ایالت راخین»[12] متمرکز هستند. دولت میانمار که بهتازگی با تعهد به آمریکا نسبتبه اصلاح سیاسی و حرکت بهسوی دموکراسی، از دایرۀ تحریمهای ایالات متحده خارج شده، در تلاش است تا وجهه سیاسی خود را دولتی تحت حاکمیت آمریکا ارائه دهد که در راه تحقق این هدف، از خود آمریکاییها هم پیشتازتر شده و همان پراگماتیسم دالاییلاما را پیش گرفته است.
هیلاری کلینتون نیز با سفر به این کشور، خواستار ادامۀ اصلاحات در این کشور شد تا با جامعۀ جهانی بیشازپیش همراه شود. «مسلمانان روهینگیای»[13] میانمار، اقلیت به رسمیت شناخته نشدهای هستند که همواره هم از سوی دولت مرکزی و هم از سوی بودائیان افراطی مورد تهاجم واقع شدهاند. دولت میانمار، این گروه از مسلمانان را مهاجران غیرقانونی خوانده که حق سکونت در میانمار را ندارند و باید به کشورهای همسایه مهاجرت کنند.
اغلب مسلمانان روهینگیا در اردوگاههای استان راخین زندگی میکنند و بدون اجازه دولت مرکزی اجازه خروج از استان راخین را ندارند. روهینگیاییها شهروند میانمار محسوب نمیشوند، چراکه هنگامی که در سال ۱۹۶۲ میلادی نظامیان از طریق یک کودتا قدرت را در میانمار به دست گرفتند، همه شهروندان ملزم به داشتن کارت شناسایی ملی شدند اما به روهینگیاییها فقط کارت هویتی داده شد که آنان را «خارجی» معرفی میکرد و در نتیجه امکان تحصیل و کار آنان را محدود میکرد.
اخبار حمله به منازل و مغازههای مسلمانان، آتشزدن مساجد و حملۀ بودائیان به مسلمانان و تجاوز و قتل و شکنجه آنها در رسانهها منتشر میشود و پاکسازی نژادی و نسلکشی این اقلیت، با حمایت دولت میانمار ادامه دارد.
جنبشهای افراطی بودائیان که با ایدۀ پاکسازی مذهبی و جلوگیری از گسترش اسلام در مناطق زیر سلطۀ بودائیان فعالیت میکنند، پیروان خود را به دوری از مسلمانان، ازدواجنکردن با آنها، معاملهنکردن با مسلمانان، بیرونراندن مسلمانان از منازلشان و آتشزدن خانهها و… توصیه کرده و گاه سازماندهی میکنند. طی ۵ سال گذشته، این جنبشهای افراطی، از تحریم مسلمانان، به مقابله و بیرونراندن آنها از محدودۀ شهرها با توسل به خشونت روی آوردهاند. فعالترین این جنبشها، جنبش ۹ ۶ ۹ است که یک راهب ۴۵ساله به نام «آشین ویراتو» برای مقابله با مسلمانان روهینگا آن را پایهگذاری کرده است و به خود، لقب «بنلادن برمه» را داده است.
نام این جنبش از سه عدد ۹، ۶ و ۹ تشکیل شده که نمایانگر آموزههای نُهگانۀ بودا، شش آموزه و راه بودا و راههای ۹ نُهگانه رهبانیت است. ویراتو در اظهارنظری درخصوص مسلمانان این کشور با تشبیهکردن این اقلیت کشور میانمار، به «سگهای وحشی» اظهار داشته است: «اگر ما در موضع ضعف قرار بگیریم، کشورمان به زودی به کشور مسلمانان تبدیل خواهد شد».
«ما راهبان بودایی، بیشازحد انعطافپذیر هستیم و غرور میهنی نداریم. مسلمانان در دادوستد مهارت دارند و کارهای ساختمانی و حملونقل ما را بهدست گرفتهاند؛ ولی حالا دارند احزاب سیاسی ما را هم در دست میگیرند. اگر این وضع ادامه پیدا کند، کشور ما شبیه افغانستان یا اندونزی خواهد شد.»[14]
ریشههای اسلامستیزی در میانمار
. نشریۀ تایمز در یکی از شمارههای خود، تصویر ویراتو را بههمراه عنوان «چهرۀ ترور بودایی« منتشر کرد که اعتراض بودائیان میانمار و شخص ویراتو را بههمراه داشت. مارک فارمنر[15] مدیر «کمپین برمه» (میانمار فعلی) در لندن که باهدف ارتقای دموکراسی در این کشور، فعال شده است، معتقد است در میانمار، تبعیضی عمیق و ریشهدار در تفکر بودائیان حاکم شده است. بهگفتۀ وی، حتی زمانیکه بودائیان میگویند دوستان مسلمان دارند، آنها را با عناوینی اهانتآمیز خطاب میکنند. این تبعیض، مانند سرطان درحال گسترش است.
«سای لات»[16] استاد دانشگاه سایمون فریزر کانادا که در حوزۀ مسلمانان این کشور، آثار بسیاری دارد، مینویسد: بسیاری از افراد تندرو که در دولت میانمار نیز نفوذ کردهاند، این جنبش را بهترین راهحل برای مقابله و محدودکردن جمعیت و نفوذ مسلمانان میدانند. مقامات دولتی میانمار، جنبش ۹ ۶ ۹ را تنها جنبش اقتصادی برای بهبود وضعیت اقتصادی بودائیان میدانند؛ اما واقعیت این است که تحریک این گروه، درگیریهای خونینی را تاکنون رقم زده است. پس از رویکارآمدن دولت منتخب مردم میانمار در سال۲۰۱۱ و تغییر فضای سیاسی این کشور پس از ۵ دهه خفقان نظامی، سخنان تحریکآمیز و نفرتبرانگیزی نسبتبه اقلیتهای مسلمان شکل آشکار به خود گرفت و روند افزایشی پیدا کرد.
بودائیان افراطی، جنبش ۹ ۶ ۹ که خود را ناسیونالیست میدانند، بهجای گرایشهای ملیگرایانه، بهسمت گرایشهای نژادپرستانه حرکت کردهاند و بر ضد نژاد مسلمانان جنوب آسیا که آن را تهدیدی برای یکدستی نژادی و امنیت ملی خود میدانند، جنبش خود را در سراسر میانمار و حتی سریلانکا نیز گسترش دادهاند.
«تین سین»، رئیسجمهور وقت دولت میانمار نیز هیچ برخوردی با این گروه نکرد و در برخی موارد که اعضای این جنبش اقدامات ضد امنیتی انجام میدادند، نیروهای پلیس و مأموران دولتی نهایتاً به دور نگهداشتن مسلمانان از منازل و مغازههایشان بسنده میکردند یا تنها نظارهگرا اقدامات خرابکارانۀ این گروه بودند.
آنگ سوان سوچی، رهبر مخالفان تین سین و برندۀ جایزۀ صلح نوبل نیز زمانی که به قدرت رسید، همانند رئیس جمهور قبلی به آزار مسلمانان ادامه داد به گونه ای که در جریان نسل کشی سال 2017 که توسط بوداییان افراطی و ارتش انجام شد دستکم ۶۰۰ هزار نفر از مسلمانان روهینگیا به بنگلادش فرار کردند. این جنایت به حدی بارز بود که حتی حامیان غربی سوچی هم نتوانستند بر آن سرپوش بگذارند و دادگاه لاهه وی را به اتهام نسل کشی احضار نمود و پارلمان اروپا در تاریخ ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۰ نام وی را از فهرست گروه برندگان جایزه ساخاروف حذف کرد!
گوشهای از جنایات جنبش ۹ ۶ ۹
در درگیریهای ایالت راخین در ماه فوریه و مارس سال ۲۰۱۱، دویست مسلمان سوزانده و کشته و هزاران نفر دیگر نیز بیخانمان گردیده و مجبور به فرار از محل زندگی خود شدند.
علاوهبر تحرکات این جنبش و بودائیان افراطی، دولت میانمار هم بهصورت رسمی دستور داده است که مسلمانان، دیگر حق بناکردن مساجد جدید یا ترمیم مساجد قدیمی را ندارند. همین دستور دولتی کافی بود تا افراطیون بودایی و هندی نزدیک به ۷۲ مسجد را ویران کنند.
در طی سالهای۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲، دستِکم۱۰۰ هزار مسلمان، آواره و هزاران مسلمان دیگر نیز کشته شدهاند. کشتهشدن بهمعنای همهسوزی یا زندهسوزی تمام عیار است که حتی دیدن فیلمهای این کشتار نیز تحملناپذیر است. تاکنون، آمار رسمی در مورد تعداد دقیق کشتههای نسلکشی مسلمانان میانمار وجود ندارد؛ اما گزارشهای غیررسمی ناظران محلی از کشتهشدن۳۰ تا۵۰ هزار مسلمان روهینگیا و تجاوز به بیش از ۵ هزار زن مسلمان میانماری حکایت دارد و از همه بدتر، آنکه بدون کمترین دفاع و حقخواهی، این کشتار و همهسوزی همچنان ادامه دارد.
بودیسم، نهضتی اصلاحطلبانه در آیین هندو است که توسط بودا بنیان نهاده شد. این آیین بر چهار حقیقت والا استوار است: رنج، علت رنج، پایان رنج و راه رهایی از رنج. هدف نهایی، رسیدن به «نیروانا» است که آزادی مطلق از چرخه تولد و مرگ (سامسارا) محسوب میشود. با وجود تأکید بودا بر اخلاق و پرهیز از مباحث فلسفی، پیروانش تدریجاً او را به عنوان معبود پرستش کردند و به بتپرستی روی آوردند.
دالاییلاما ،رهبر بوداییان جهان، از پراگماتیسم آمریکایی الهام گرفته، که مفید بودن را معیار حقیقت میداند. این دیدگاه، با منافع اقلیت زرسالار یهودی همسو است. بودیسم، با تأکید بر رنج و پرهیز از مباحث فلسفی، با صهیونیسم در نفی خدا و ترویج مادیگرایی همسو است. «جوبوها»، گروهی از یهودیان آمریکایی، آیین بودا و یهودیت را ترکیب کردهاند.
بوداییان افراطی، به ویژه در میانمار، با حمایت دولت، به پاکسازی نژادی مسلمانان روهینگیا میپردازند. جنبش ۹۶۹، به رهبری آشین ویراتو، با شعار مقابله با نفوذ مسلمانان، به خشونت و کشتار علیه آنان دست زده است. این جنبش، با حمایت ضمنی دولت، به آتشزدن مساجد، کشتار و آوارگی هزاران مسلمان منجر شده است. در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲، دستکم ۱۰۰ هزار مسلمان آواره و هزاران نفر کشته شدند. آنگ سان سوچی، برنده نوبل صلح، نیز پس از به قدرت رسیدن، به آزار مسلمانان ادامه داد و در نسلکشی ۲۰۱۷، صدها هزار روهینگیا به بنگلادش گریختند. این جنایات، با سکوت جامعه بینالمللی، همچنان ادامه دارد
[1]. Kalachakra.
[2]. محمدحسین فرجنژاد، برگرفتهشده از کتاب اسطورههای صهیونیستی سینما، چاپ الو، بهار۱۳۸۸، ناشر مؤسسۀ فرهنگی هلال، ص۱۹۱تا۱۹۳. عکس و توضیحات مفصلی را درمورد مراسم «کالاچاکرا» در این مجلۀ آلمانی زبان میتوانید مشاهده کنید: مجلۀ Des O.R.F nachleze Das Magazin، شمارۀ ۲۰۰۰، ص۴۰و۴۱، عنوان مقاله به آلمانی: Das Rad Der Zeit Das Buddhisticche Kalachakra-ritual-heure in Graz
[3]. Dr. Alexander Berzin
[4]. Holy Wars in Buddhism and Islam: The Myth of Shambhala.
[5]. عبدالله شهبازی، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، ج۲، ص۲۶۵، سعدالدوله و سایر توطئهگران یهود، خاندان جوینی را قتلِعام کردند و خود به قدرت مطلقۀ دربار ارغون تبدیل شدند، تاحدیکه ارغون و سعدالدوله که از مسلمانان بدگمان بودند، شروع به قطع دست مسلمانان از ادارۀ امور ایران و عراق ایلخانی کردند… .. بهنقل از: عباس اقبال آشتیانی، تاریخ مغول، تهران: نشر امیرکبیر، چ۶، ۱۳۶۵، ص۲۵۸.
[6]. عبدالله شهبازی، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، ص۲۶۸. مینویسد: سعدالدوله با ارغون قرار گذاشت که کعبه را بتکده سازد و مردم (مسلمانان) را بر پرستش بتان الزام کند و بدین اندیشه برای یهودیان عرب نامهای نوشت و از آنها درمورد فرستادن سپاه مغول به آن دیار استفسار کرد.
[7]. برگرفته شده، همراه با تلخیص و تفصیل از متن مندرج در خبرگذاری صراط seratnews.ir، مورخ: ۱۷تير۱۳۹۲، با عنوان ابليس ميانمار کيست؟
[8]. Xinjiang
[9]. Uyghur people
[10]. Han، یک گروه قومیتی بومی چین هستند که بزرگترین گروه قومی کرۀ زمین محسوب میشوند. هانها حدود ۹۲درصد جمعیت چین و ۱۹درصد کل جمعیت کرۀ زمین را تشکیل میدهند. تفاوتهای زبانی، فرهنگی، اجتماعی و ژنتیکی درخور توجهی میان زیرگروههای «قوم هان» به چشم میخورد که حاصل ادغام قبایل و طوایف مختلف چینی درطول هزاران سال زندگی در کنار یکدیگر است.
[11]. Myanmar
[12]. Rakhine state
[13]. Rohingya Muslims
[14]. ویراتو در سال ۲۰۰۳ و به جرم تحریک بودائیان به اعمال خشونت علیه مسلمانان بازداشت و روانۀ زندان شد؛ اما بعدها مورد عفو گروهی قرار گرفته و آزاد شد.
[15]. Mark Farmaner
[16]. Sai Latt