اربابان تحریف

اربابان تحریف

یهودیان و تحریف اسلام پس از پیامبر

یهودیان در دستگاه خلافت

اهل کتاب با بهره‌گیری از آگاهی‌های پیشین و نفوذ فرهنگی خود – که از دوران جاهلیّت به ارث رسیده بود – برای به دست‌آوردن موقعیت مناسب میان مسلمانان تلاش زیادی کردند. متون دینی آن‌ها مشترکات زیادی با اسلام داشت و آن‌ها با بهره‌برداری از همین زمینه، مدّعی داشتن آگاهی‌هایی در زمینه‌ي تفسیر قرآن شدند. افزون بر این آنان با استفاده از این امر که در متون گذشته آگاهی از بعثت رسول خدا آمده، زمینه‌ي آن را تا به آن‌جا گسترش دادند که گویی در کتب مقدّس، آگاهی‌های فراوانی در باره‌ي سیر تحوّلات جامعه‌‌ي اسلامی، سرگذشت خلفا، رخ‌دادها و جنگ‌ها آمده است. باورداشتن مسلمانان به این امور نیز کار اهل کتاب را آسان می‌کرد.

اما آن‌چه راه را برای نفوذ و اقتدار اهل کتاب در جامعه‌ي اسلامی بسیار هموار ساخت، شرایطِ سیاسی پیش آمده پس از رحلت پیامبر اكرم بود.

مصلحت دستگاه خلافت در این بود که صحابه‌ي راستین مانند ابوذر و سلمان که علوم آن حضرت در دست آن‌ها بود و یا شخصیّتی چون امیرالمؤمنین، عليه‌السّلام، که حامل مجموع آن‌ها بود مطرح نگردد تا امکان ادامه‌یافتن حکومت و قدرت، وجود داشته باشد. خلفا، اهل بیت و شاگردان راستین پیامبر را در تنگنا قرار داده و ایشان را از نشر معارف اسلام به شدّت منع کرده بودند. روایات برجا مانده از پیامبر یا سوزانده شده بود یا از نقل و انتشار آن اکیداً ممانعت به عمل آمده بود.

از دیگر سو، در نتیجه‌ي فتوحات و نفوذ اسلام به سرزمین‌های مختلف، جامعه‌ي اسلامی با پیشرفته‌ترین تمدّن‌های عصر (رومي ـ  مسیحی و تمدّن ایرانی و بعدها تمدّن هندی) ارتباط پیدا کرد. تازه‌مسلمان‌ها و آن‌ها که پیامبر، صلي‌الله عليه و آله را ندیده بودند، هزاران پرسش جدید مطرح می‌کردند. مردمان متمدّن و شهرنشین در ایران و شام، سؤالات فراوانی داشتند که اصولاً در فرهنگ اعراب بادیه‌نشین مطرح نگشته و راه حلّی برای آن اندیشیده نشده بود.

اسرائیلیات

خلفا به‌عنوان جانشینان پیامبر از پاسخ‌گویی به مسائل مطرح‌شده عاجز بودند و دولتی که نتواند موافقان و مخالفان را اقناع کند، دوام نخواهد یافت. بنا بر این راه حلّی اندیشیده شد و بابی تازه باز گشت که متأسّفانه تا به امروز نیز باز است. یعنی علما و دانشمندان یهود و نصارا به طور رسمی برای حلّ مشکلات علمی و تفسیر قرآن و بازگفتن احکام استخدام شدند. عالمان تازه‌مسلمان‌شده مثل «کعب‌الاحبار» یهودی و «تمیم داری» مسیحی، در کادر رهبری علمی جامعه‌ي اسلامی جای گرفتند و در مسند فتوا نشستند، یا به سخن‌رانی عمومی قبل از خطبه‌های نماز جمعه مأمور شدند یا به تفسیر قرآن پرداختند و شاگردانی تربیت کردند و …

این افراد از فرصت به‌دست‌آمده برای تخریب اسلام و آکنده‌نمودن آن از جعلیات و خرافات حدّ‌اکثر استفاده را کردند و جزءِ عوامل ناشناخته‌ي تحریف دین محسوب می‌شوند. آن‌ها با پوشیدن کسوت اسلام و حتی درآمدن به لباس صحابه‌ي پیامبر توانستند به راحتی بسیاری از عقاید خرافی و رسوبات فکری خود را در قالب روایات و احادیث فراوان به خورد مسلمان‌ها بدهند. آن‌چه باعث می‌شد تا «اسرائیلیات» این گروه مسلمان‌نمای اهل کتاب به دیده‌ي قبول نگریسته شود، آن بود که اغلب مسلمین ایشان را هم‌رتبه‌ي اصحاب رسول خدا دانسته و ارج و قرب شایانی برایشان قائل بودند در حالی‌که از نیّت شوم ایشان بی‌خبر بودند.

تمیم داری

تمیم داری در سال 9 هجری به مدینه آمد و مسلمان شد. علّت اسلام‌آوردن وی این بود که مرتکب دزدی شده بود و برای فرار از عقوبت آن اسلام آورد. او پیش از اسلام، راهبی مسیحی بود و تسلّط زیادی بر تورات و انجیل داشت. این عالم نصرانی سابق که  یک‌ سال بیش‌تر از عصر نبوت را درک نکرده بود، در زمان خلافت عمر اجازه یافت تا هر هفته، پیش از خطبه‌های نماز جمعه برای مسلمانان و اصحاب رسول خدا، مثل سلمان و ابوذر و مقداد و … سخنرانی کند و آن‌ها باید می‌نشستند و به سخنانش گوش می‌دادند . این مأموریت در زمان عثمان به هفته‌ای دو روز رسید. وی پس از مرگ عثمان به شام نزد معاویه گریخت و تا آخر عمر آن‌جا بود.[1]

کعب‌الاحبار

تاریخ و تفسیر اسلام به‌ویژه از نتیجه‌ي کارهای کعب‌الاحبار آکنده گشته است. حتی برخی کتب تفسیری شیعه نیز از اسرائیلیات وی آلوده شده. او از همه‌چیز مانند خدا، قیامت، حشر، نشر، خلقت آسمان، زمین، عرش، کعبه، بیت‌المقدّس، داود، سلیمان، پیامبران و فرشته‌گان سخن گفته و این‌گونه سخنان به صورت تفسیر و تاریخ و سیره‌ي اسلام در آمده است. وی در زمان ابوبکر اسلام آورد و در زمان عمر به مدینه وارد شد و عالِم دربار خلافت گردید و تا اواسط حکومت عثمان در مدینه ماند. سپس به نزد معاویه رفت و در 104 ساله‌گی در سال 35 هجری در شام وفات یافت. وی همیشه از تورات به لقب کتاب خدا نام می‌برد و این امر در روایات منقول از وی بسیار بود. او کوشش بسیار نمود تا اخبار و فرهنگ یهود را در میان مسلمین نشر دهد و بیش‌تر آن‌چه از اخبار یهود و مدح و ثنای اهل کتاب در کتب اسلامی است، توسط وی نشر شده.

اربابان تحریف 2

موهوماتی نظیر بینش و عقیده به تجسیم پروردگار توسّط کعب الاحبار به اسلام وارد شد. مانند اعتقاد به این‌که خداوند دارای رخسار، پا و دست و انگشتان است و در روز قیامت ساق پایش را به مؤمنین نشان می‌دهد! برفراز عرش و کرسی قرار گرفته و جثّه‌اش از هر سمت کرسی چهار انگشت بزرگ‌تر است! و کرسی از سنگینی جثّه خداوند «غژغژ» می‌کند! و خداوند گاهی به آسمان اوّل فرود می‌آید و بنده‌گانش را ندا می‌کند تا از او اجابت بخواهند!

علّت آن‌که کعب‌الاحبار در زمان عمر به جایگاه و موقعیت بالایی در دست‌گاه خلافت نائل شد، علاوه بر دلایل پیش‌گفته، آن بود که عمر بن خطاب از قبل به تعالیم یهود به دیده‌ي اعجاب و احترام می‌نگریست.

در روایات آمده است که روزی عمر با کتاب کوچکی که حاوی بخشی از تورات بود، نزد پیامبر آمد و خواست آن‌ را برای ایشان بخواند. پیامبر سکوت کرد و عمر به خواندن مشغول شد. او شادمان بود که به دانش دست یافته است و می‌خواست با این حالت اعجاب و شادمانی آن را برای نبي اكرم بخواند و در واقع از ایشان تصدیق و تأیید طلب می‌نمود؛ امّا ايشان ناراحت شده و هر لحظه رنگش برافروخته می‌گشت. عمر متوجّه نبود و به خواندن ادامه می‌داد. ابوبکر آن‌جا حضور داشت و جریان را متوجّه شد. ترسید نکند آیه‌ای در مذمّت و یا عذابی نازل گردد. به عمر تشر زد و رو کرد که مادرت به عزایت بنشیند! نگاه نمی‌کنی که صورت پیامبر از شدّت غضب به چه رنگی در آمده! عمر تازه در این‌جا سر برداشت و پیامبر را نگریست و از شدّت ناراحتیِ ایشان به هراسی افتاد و عرض کرد: «به خدا پناه می‌برم از غضب خدا و رسول او!» آن‌گاه حضرت فرمود: «ای فرزند خطاب مگر شما در دین خود شک و تردید و حیرت دارید؟ سوگند به آن کس که جانم به دست قدرت اوست، من شریعتی آورده‌ام پاک و روشن». بعد فرمود: «از اهل کتاب چیزی سؤال نکنيد. آن‌ها هرگز شما را هدایت نمی‌کنند. زیرا خودشان گم‌راه هستند. اگر موسی، عليه‌السّلام زنده بود و در میان شما زنده‌گی می‌کرد، برایش جایز بود جز آن که از من متابعت کند.»[2]

کعب به پرورش شاگردانی که در انتشار یهودیت او را یاری دهند دست زد و علاوه بر تربیت فکری آن‌ها، به معرفی آنان به جامعه به‌عنوان عالِم و دانش‌مند همّت گماشت. وی به عناوین مختلف در شهرت شاگردان خود می‌کوشید. از جمله شاگردان او «عبدالله بن عمر بن عاص» و «ابوهریره» راوی مشهور و بسیار پُرروایت مکتب خلافت است که از وی 5374 حدیث در کتب اهل سنّت نقل شده![3]

در اين‌جا توجّه شما را به این نکته جلب می‌کنیم که اسلامی که از خانه‌ي اهل بیت پیامبر نیامده باشد، از چنین مآخذ و مصادری اخذ شده است. در عصر کنونی نیز اسلام‌شناسان غربی از چنین منابعی به دریافت و شناخت اسلام پرداخته و می‌پردازند و هنگام مراجعه به کتب و منابع آن‌ها باید متوجّه باشیم که آن‌چه پیش روی ما است، اغلب حاصل افکار و سخنان تمیم داری، کعب و امثال آن‌هاست. این اسلام‌شناسان اگر غرضی نداشته باشند، (که به‌ویژه در گذشته داشته‌اند) با چنین منابعی به اسلام نخواهند رسید. بلکه درست به ضدّ اسلام، به اسلام تحریف‌شده و تخریب‌گشته می‌رسند.[4]


پس از رحلت پیامبر اسلام، اهل کتاب با بهره‌گیری از نفوذ فرهنگی، آگاهی دینی، و شرایط سیاسی جامعه‌ی اسلامی، تلاش کردند در دستگاه خلافت نفوذ کرده و معارف اسلامی را تحریف کنند. به‌دلیل سانسور و منع نشر روایات اصیل از سوی خلفا، شخصیت‌هایی همچون «کعب‌الاحبار» و «تمیم‌داری» که پیش‌تر یهودی یا مسیحی بودند، در جایگاه مفسر، فقیه و خطیب جمعه قرار گرفتند. آن‌ها با ظاهری اسلامی، عقاید خرافی اهل کتاب را وارد فرهنگ دینی کردند و پایه‌گذار جریان «اسرائیلیات» شدند؛ خرافاتی چون تجسیم خداوند، صفات جسمانی برای او، و تحریف مفاهیم قیامت و پیامبری. کعب‌الاحبار با حمایت عمر و سپس معاویه، شاگردانی چون ابوهریره را پرورش داد که هزاران حدیث از وی نقل شده است. از آن‌جا که این جریان جایگاه اهل‌بیت را انکار و حذف کرد، بسیاری از شناخت‌های بعدی از اسلام، برگرفته از همین منابع تحریف‌شده بود که تا امروز در تحلیل‌های غربی از اسلام نیز دیده می‌شود.


[1] نقش ائمّه در احیای دین، صفحه‌ي‌ 83 تا 89..

[2] نقش ائمّه در احیای دین، صفحه‌ي 116.

[3] نقش ائمّه در احیای دین، صفحه‌ي 103 تا 120.

[4] نقش ائمّه در احیای دین، صفحه‌ي 120.


 

جست و جو
فهرست مطالب
سرفصل ها
آخرین پست ها
ناگفته های هولوکاست1
ناگفته های هولوکاست

افسانه اتاق های گاز – یهودستیزی در آلمان آشنایی با نظریه‌های نژادگرایانه و نیز استفاده

آیپاک 1
آيپاک

لابی تامین منافع اسرائیل در امریکا از بدو پیدایش رژیم صهیونیستی، سیاست‌های آمریكا كاملا در

مبنا

مبنا یعنی اساسی که با انطباق و سنجش از آن، تمام اجزاء یک کل تعریف

فلسفه شهادت
فلسفۀ‌ شهادت

سبک زندگی شهادت‌گونه بر مبنای سبک زندگی شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی اصل در شهادت رسیدن

حماسه خمینی

 ‌خطر چیست؟ دشمن کیست؟ آشنایی با روش و اندیشه‌های حضرت امام خمینی (ره) در مبارزه

حاج رمضان

اسطوره ای در تعقیب و تحت تعقیب لشکر شیطان نام سردار سرلشکر پاسدار شهید «محمد

فتحی شقاقی
«فتحی شقاقی»

«فتحی شقاقی»؛ فرزند فلسطینی لیبیایی امام تاریخ فلسطین مبارزان و رهبران بسیاری را به خود

دریافت نسخه آنلاین مقاله
QR Code