نگاهی تاریخی به سرزمین فلسطین
فلسطین دروازه ورود به سه قاره
کلمه فلسطین از فلسطینیهای باستان که نام یک گروه غیریهودی ساکن در منطقهای کوچک از ساحل جنوبی به نام فیلیستا است، گرفته شده است.. در آثار مصری آمده است که افرادی که پلست نامیده میشدند. در سالنامههای پادشاه آشوری (که زمانی حاکمیت این سرزمین را داشتند )، سارگن دوم، کلمه پلشتو برای این معنی آورده شده است. چنین به نظر میرسد که در زمان آشوریها، قبیله فیلیستا از بین رفته است، ولی نام آن سرزمین همچنان مورد استفاده بوده است. در دوره امپراطوری پارس، صورت یونانی این نام برای اولین بار در قرن پنجم قبل از میلاد به وسیله هرودتوس در اشاره به ناحیهای از سوریه به نام Palaistinêi به کار رفت. (به لاتین: پلستینا، به انگلیسی: پلستاین). از دوران امپراطوری روم و بیزانس تا امروز همواره از نام فلسطین برای این منطقه توسط ساکنان و دیگر مردمان استفاده شده است .
سرزمین فلسطین را میتوان سه راهی و دروازه ورود به سه قاره؛ آسیا ، اروپا و آفریقا دانست که از دوران کهن تا کنون منطقهای بسیار پر اهمیت و استراتژیک بوده است. این سرزمین از سمت شرق به غرب آسیا متصل میشود و از جنوب غرب به صحرای سینا و آفریقا راه دارد و از راه شمال به لبنان و سوریه و ترکیه و از آنجا به اروپا راه دارد و از راه دریای مدیترانه نیز به جنوب اروپا و کشورهای شمالی آفریقا راه میابد.
این سرزمین از شمال و شمال شرق با کشورهای لبنان و سوریه، از شرق با کشور اردن از جنوب با دریای سرخ و از جنوب غرب با کشور مصر (صحرای سینا) و دریای مدیترانه هم مرز است. این سرزمین با وجود پهناوری اندک، ویژگیهای جغرافیایی متنوعی را شامل میشود. مساحت این سرزمین ۲۲٬۱۴۵کیلومتر مربع (به تقریب دو برابر کشور قطر) است.
شورترین دریاچه جهان به نام دریای مرده (بحرالمیت) در مرز اردن و فلسطین واقع شده است. دریاچه کینرت در دامنه بلندیهای جولان قرار گرفته است. صحرای نقب بیابانی است وسیع در جنوب کشور فلسطین که حدود ۵۵ درصد از خاک آن را پوشانده است. آب و هوای قسمت مرکزی و جنوبی خشک و بیابانی میباشد و در مناطق غربی (سواحل مدیترانه) دارای آب و هوای مدیترانه ای میباشد. نواحی شمال و شمال شرقی که هم مرز با جنوب لبنان است، کوهستانی و نسبتا معتدل است . آب و هوای بلندیهای جولان که سرزمین کوهستانی و مرتفع سوریه میباشد و در اشغال رژیم صهیونیستی قرار دارد کوهستانی میباشد و این ارتفاعات منبع اصلی رودخانه اردن و آب شیرین منطقه فلسطین اشغالی است. منطقه بلندیهای جولان استراتژیک بوده و بر لبنان و سوریه نیز احاطه دارد.

تاسیس رژیم صهیونیستی و تقسیم سرزمین فلسطین
پس از به رای گذاشتن نمایشی و تصویب قطعنامه 181 جامعه ملل در سال 1948 منطقه فلسطین به دو بخش تقسیم شد . 55 درصد اشغال از فلسطین منطقه ای تحت حاکمیت اسرائیل نامیده شد و منطقه ای محاصره شده در دل منطقه اسرائیل شامل کرانه باختری رود اردن و استان غزه با 45 درصد از مساحت کل فلسطین بدون حق حاکمیت نامیده شد.
تغییرات جمعیتی
در سال ۱۸۸۰ از کل جمعیت ۵۰۰.۰۰۰ نفری ملت فلسطین تنها ۲۴.۰۰۰ نفر یعنی کمتر از ۵ درصد یهودی بودند. در این سال شهر بیتالمقدس ۳۵.۰۰۰ نفر، یافا ۱۰.۰۰۰ نفر و حیفا ۵.۰۰۰ نفر جمعیت داشتند.
در سال ۱۸۸۲ شمار چشمگیری از یهودیان جهان شروع به مهاجرت هدفمند به سرزمین فلسطین کردند. یهودیان مهاجر مزارع کوچکی را از ساکنان فلسطین خریداری نموده و با غصب مناطق بیشتر، مزارع جدیدی را به وجود آوردند که بعدها این مناطق زمینهساز تشکیل یک شهر به نام تلآویو شد. جمعیت یهودیان فلسطین با این مهاجرتها تا سال ۱۹۰۳ به ۵۷.۰۰۰ نفر رسید و این در حالی بود که جمعیت کل ساکنان بومی فلسطین در این سال بیش از ۶۴۰.۰۰۰ نفر بود. به عبارت دیگر در این سال تعداد یهودیان بومی و مهاجر در فلسطین معادل ۸ درصد در مقابل ۹۲ درصد جمعیت فلسطینیان بوده و میزان اراضی یهودیان هم به حدود ۲ درصد از کل اراضی فلسطین میرسید.
در طول جنگ جهانی اول، همزمان با ضعف و فروپاشی امپراتوری عثمانی، بریتانیا عثمانی را از بیشتر مناطق غرب آسیا و فلسطین عقب راند و با سقوط امپراتوری عثمانی و تشدید جریان مهاجرت بوسیله آژانس جهانی یهود، شمار یهودیان در فلسطین بطور محسوسی افزایش یافت. در حالیکه جمعیت یهودیان که در سرشماری ۱۸۸۰ کمتر از ۵ درصد کل جمعیت فلسطین بودند، با این نقشه گسترده مهاجرت در سال ۱۹۱۴ به حدود ۱۱ درصد افزایش پیدا کردند، به این معنی که از جمعیت ۷۵۰.۰۰۰ نفری فلسطین در سال ۱۹۱۴ میلادی، ۸۲.۵۰۰ تن یهودی بودند
در سال ۱۹۱۷ میزان مالکیت عربی و اسلامی در شهر قدس شریف بیش از ۹۰ درصد از مساحت قدس بوده و مالکیت یهود بیش از ۴ درصد را تشکیل نمیداده است. همچنین از ساکنان قدس شریف که در آن سال حدود ۴۰.۰۰۰ نفر را شامل میشد، حداکثر ۲۵ درصد، یعنی حدود ۱۰.۰۰۰ نفر یهودی بودند. رژیم صهیونیستی از ابتدای اشغال قدس شریف اقداماتی در جهت تغییر بافت جمعیتی این شهر مقدس آغاز کرده است، که کماکان ادامه دارد. کلیه این تلاشها در راستای طرح تخلیه بیتالمقدس از ساکنان اصلی آن است.در سرشماری سال ۱۹۳۸ از جمعیت ۱.۵۰۰.۰۰۰ نفری فلسطین ۴۵۰.۰۰۰ نفر یهودی بودند. به عبارت دیگر با اعمال سیاست گسترده مهاجرت، جمعیت ۵ درصدی یهود به حدود ۳۰ درصد افزایش یافت

در آوریل ۱۹۴۸ صهیونیستها جنایات هولناکی مانند کشتار مردم روستای دیریاسین و کفرقاسم را بهراه انداختند. این کشتارهای وحشیانه موجب وحشت و فرار بخشی از فلسطینیها از خانه و کاشانهشان شد. طی این سال حدود ۹۰۰.۰۰۰ فلسطینی آواره شدند. سازمان ملل متحد تعداد آوارگان فلسطینی در سال ۱۹۵۰ را ۹۵۷.۰۰۰ نفر اعلام کرد. حدود ۲۰۰.۰۰۰ تن از مسلمانان فلسطینی ترک خانه نموده و در نوار غزه ساکن شدند و ۴۹۶.۰۰۰ نفر به اردن و ۱۰۰.۰۰۰ نفر به لبنان و ۸۵.۰۰۰ نفر به سوریه و ۲۰.۰۰۰ نفر به مصر و عراق کوچ کردند.
در دهه 1950 میلادی کنست (پارلمان اسرائیل) دو قانون مهم یعنی قانون بازگشت ١٩٥٠ و قانون تابعیت ١٩٥٢ را بهمنظور فراهم نمودن زمینه مهاجرت بیشتر یهودیان تصویب کرد. در این میان آژانس جهانی یهود با صرف هزینههای هنگفت و توسل به انواع و اقسام روشها، صدهاهزار یهودی را از سراسر جهان گردهم آورد.
صهیونیستها از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در اوایل دهه نود بهرهبرداری کردند و یهودیان روسیه را بهصورت گسترده به مهاجرت به فلسطین دعوت کردند. همچنین از وضعیت اقتصادی و فقر در اتیوپی و دیگر کشورهای آفریقایی به سود خود بهرهبرداری کرده و یهودیان آفریقایی را نیز به مهاجرت و زندگی در فلسطین اشغالی ترغیب میکردند.
پیچ تاریخی
رژیم صهیونیستی در تمام سالیانِ اشغال کوشیده است تا با تداوم سیاست جذب یهودیان جهان به اراضی اشغالی و اعطای مشوّقهای فرزندآوری به یهودیان صهیونیست، برتری جمعیتی خود را حفظ نماید و البته تا سال ۲۰۱۷ جمعیت کل یهودیان ساکن در اراضی اشغالی بیشتر از جمعیت کل مسلمانان فلسطینی ساکن در فلسطین بود. اما بهواسطه برتری الگوی نرخ باروری و نرخ رشد جمعیت مسلمانان، در سال ۲۰۱۷ در سیر تحولات جمعیتی فلسطین واقعهی بسیار مهم و تعیینکنندهای به وقوع پیوست و آن عبارت است از برابری جمعیت کل مسلمانان و یهودیان ساکن در گستره فلسطین و سپس برتری جمعیت مسلمانان از جمعیت یهودیان. لذا میتوان سال ۲۰۱۷ را از منظر جمعیتپژوهی، پیچ تاریخی جمعیت در فلسطین نامید.
مطابق با آنچه از دادههای آماری موجود کشف میگردد و با توجه به روند روزافزون مهاجرت معکوس یهودیان صهیونیست از اسرائیل و سیر فروپاشی ساختارهای اجتماعی، این رژیم نامشروع با سرعت و شیب زیادی بهسوی نابودی پیش میرود و این پدیده مبارک در کمتر از دو دهه آینده محقق خواهد گشت.