حاج رمضان

اسطوره ای در تعقیب و تحت تعقیب لشکر شیطان

نام سردار سرلشکر پاسدار شهید «محمد سعید ایزدی»، که در بین فرماندهان، نیروها و فعالان جبهه مقاومت اسلامی بیشتر با لقب جهادی مشهورش «حاج رمضان» شناخته شده بود، برای آمریکا و اسرائیل بیش از هر چیزی «وحشت» به دنبال داشت؛ وحشتی ناشی از توکل، توسل، اراده و درایت این مرد در هدایت و پشتیبانی موثر از شبکه های عملیاتی مقاومت اسلامی در خارج از مرزهای ایران، خصوصا در فلسطین و لبنان.

سه سال قبل از شکست مفتضحانه ارتش های عربی در جنگ 6 روزه سال 1346 (1967)، صدها کیلومتر دورتر از میدان جنگ و در یکی از مناطق شهر مرتفع و کوهستانی «سُنقُر» از توابع «باختران» یا همان «کرمانشاه» امروزی، کودکی از خانواده «ایزدی» به دنیا آمد که کمتر از 3 دهه بعد خیلی بیشتر از فرماندهان آن ارتش های شکست خورده تبدیل به خار چشم آمریکا و اسرائیل شد.

محمد سعید ایزدی در دوران کودکی انقلاب اسلامی را دید و نوجوانی و ابتدای جوانی او با پیوستن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حضور در جبهه های جنگ تحمیلی اول در مرزهای جنوب و غرب کشور همزمان بود. با این حال، بخش اصلی داستان او از نیمه جنگ و مأموریت های مستشاری او در لبنان و ارتباطش با واحد «نهضت های آزادیبخش» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که بعدها به «نیروی قدس» تغییر نام و ساختار داد، شروع می شود.

لبنان، کشور چند فرقه درگیر با اشغالگری اسرائیل و جنگ داخلی که هنوز «حزب الله؛ انقلاب اسلامی لبنان» در آن اعلام موجودیت نکرده اما در شرف ورود از دنیای اسرار به دنیای واقعی بود و از آغاز تجاوز اسرائیل به این سرزمین (خرداد 1361/حزیران 1982) ضربات سنگینی به این رژیم وارد کرد ، اولین میدانی است که محمد سعید ایزدی در آن به فعالیت پرداخت. اگرچه بدنه اصلی مقاومت فلسطین، یعنی فتح، از لبنان خارج شده بود اما هنوز تعدادی از نیروهای فلسطینی در برخی اردوگاه های آوارگان فلسطینی در لبنان حضور داشتند.

ایزدی در این مرحله با تعدادی از جوانان لبنانی همراه و مرتبط با فلسطین آشنا شد که سرآمدشان فردی بود به نام «عماد مغنیه». این جوان اهل حومه صور در جنوب لبنان تا پیش از تجاوز گسترده اسرائیل به این کشور، سرتیم حفاظت آیت الله «سید محمد حسین فضل الله» بود و البته قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران هم سابقه همکاری با نیروهای امنیتی نزدیک به یاسر عرفات از یک سو و رزمندگان جنبش امل و دکتر مصطفی چمران را از سوی دیگر داشت. به جز تعداد بسیار اندکی، که محمد سعید ایزدی هم بعدا یکی از آن ها شد، کسی نمی دانست که عماد مغنیه مغز متفکر و طراح عملیات های استشهادی بزرگ علیه اسرائیل و ناتو در بیروت و صور بود. پس از عماد مغنیه نوبت به افراد شاخص دیگری مانند دو روحانی مبارز با نام های سید عباس موسوی و سید حسن نصرالله و همچنین افراد برجسته ای مثل سید فؤاد شکر، ابراهیم عقیل، سمیر مطّوط، علی کرکی، علی دیب و غالب عوالی که هر دو بعدا مسوول پرونده فلسطین در تشکیلات «مقاومت اسلامی لبنان» (شاخه نظامی حزب الله) شدند، و دیگر فرماندهان بزرگ لبنانی مقاومت رسید.  

آشنایی محمد سعید ایزدی با جنبش های فلسطینی و لبنانی مقاومت پس از استقرار در لبنان و اعلام موجودیت جنبش «حزب الله» به مرور بیشتر و بیشتر شد تا جایی که کم کم شخصیت های مبارز فلسطینی با او، که دیگر به لقب معروفش «حاج رمضان» شناخته شده بود، ارتباط و دوستی برقرار کردند؛ فتحی شقاقی، احمد یاسین، عبدالعزیز رنتیسی، رمضان عبدالله، احمد جبریل و اسامی دیگری که بعدها یحیی سنوار، محمد المصری معروف به محمد ضیف، صالح العاروری، اسماعیل هنیه، محمود المبحوح و دیگران نیز به آن ها اضافه شدند[1].

با وجود تغییرات ساختاری و سازمانی در سپاه در اواخر حیات شریف امام و ابتدای تصدی رهبر معظم انقلاب و تبدیل واحد «هضت های آزادیبخش سپاه» به «نیروی قدس» در اواخر دهه 60 شمسی، سعید ایزدی همچنان به فعالیت و اقدامات خود در پشتیبانی و هدایت فعالیت های مقاومت در فلسطین و لبنان و هماهنگی های لازم با دیگر جریان های مرتبط با این موضوع، خصوصا مقامات ارشد دولت وقت و ارتش عربی سوریه، در این مورد ادامه می داد. طی مدت حدود 10 تا 12 سال بعد از این وقایع، انتفاضه اول در فلسطین آغاز شد، جنبش «مقاومت اسلامی فلسطین؛ حماس» اعلام موجودیت کرد، اسرائیل دو جنگ ناکام را در لبنان از سر گذراند و عاقبت مجبور به عقب نشینی از مناطق اشغالی جنوب لبنان (به استثنای بخش کوچکی از آن) شد. حاج قاسم سلیمانی در همین زمان جانشین سردار «احمد وحیدی» و فرمانده جدید نیروی قدس سپاه پاسداران شد.

آمریکا و اسرائیل کم کم روی «حاج رمضان» و فعالیت هایش حساس شدند منتهی هنوز تصورات شان به شکلی نبود که حس کنند لازم است به طور علنی از او نام ببرند یا او را تهدیدی بسیار جدی علیه خود قلمداد کنند.

درست از بعد از جنگ 33 روزه لبنان بود که آمریکا و اسرائیل متوجه شدند که باید به هر شکل ممکن سعید ایزدی را از سر راه برداشت. عکس او با یونیفرم سبز سپاه هنگام حضور در یکی از دیدارهای فرماندهان و پرسنل سپاه با رهبر معظم انقلاب در حسینیه امام خمینی (ره) تهران را برداشتند و گذاشتند روی یک پوستر «تحت تعقیب» و مدعی شدند که او در رأس یک تیم لبنانی – فلسطینی به دنبال اجرای حملاتی علیه اهداف متعلق به آمریکا و اسرائیل در سراسر دنیاست.

در تمام جنگ های مقاومت فلسطین از آن ها پشتیبانی و بر روند فعالیت شان، از تجهیز به پهپادها و تسلیحات موثر گرفته تا ایجاد شبکه های تونل در سراسر غزه، نظارت کرد[2]؛ 22 روزه، 51 روزه، 12 روزه، سیف القدس و آخر از همه، طوفان الاقصی که تا این لحظه[3] همچنان ادامه دارد.  

تأثیر فعالیت حاج رمضان بر روند فعالیت های مقاومت تا حدی بود که حاج قاسم حین جنگ سوریه ممنوع کرده بود که به خطوط درگیری و عملیات نزدیک شود. او یک بار خلاف این موضوع عمل و فرمانده نیروی قدس را به شدت عصبانی کرد. حاج قاسم همان شب و موقع شام او را سر سفره شخصی خودش دعوت کرد، غذا در دهانش گذاشت تا از او دلجویی کند و بعد به او در مورد دلیل مخالفتش با حضور در خط مقدم درگیری با تروریست های تکفیری در سوریه، خصوصا جبهه شمالی و اطراف شهر حلب، توضیح داد.

دشمن بارها تلاش کرد که حاج رمضان را حذف کند. حتی در آخرین سال های مبارزه هم نام او را به لیست رسمی تحریم ها اضافه کرد اما این موضوع باعث سست شدن همت فرمانده بزرگ نشد. رفت و آمدهای او به لبنان و سوریه همچنان ادامه داشت. حذف و ترور بزرگترین فرماندهان مقاومت، از دو سید شهید حزب الله تا ابراهیم عقیل، سید فواد شکر و حتی و دوست و همرزم قدیمی اش محمد رضا زاهدی، هم نتوانست او را از صحنه به در کند. حاج قاسم قبل از شهادتش به همرزمانش و فلسطینی ها گفته بود: «تا حاج رمضان هست، نگران فلسطین نیستم!»[4]

عاقبت دشمن که از ترور محمد سعید ایزدی در جبهه های نبرد در سوریه و لبنان مأیوس شده بود، بی پرواترین گزینه ممکن را به اجرا درآورد و طی جنگ تحمیلی جدید علیه جمهوری اسلامی ایران و در شامگاه 3 تیر 1404، او را هنگامی که در خانه شخصی خودش در شهر مقدس قم حضور داشت، با حمله مستقیم موشکی هدف قرار داد تا به این ترتیب حاج رمضان بعد از نزدیک به 42 سال مبارزه مستمر با اسرائیل و صهیونیسم، به همراه همسرش به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت برسد.

پس از شهادت سعید ایزدی جنبش های مبارز در فلسطین و لبنان بارها از او یاد و از او به عنوان فرماندهی پرافتخار در راه مبارزه با صهیونیسم یاد کردند. بسیاری از مردم قم و کرمانشاه تازه فهمیدند که چه انسان اعجوبه ای در میان شان زندگی می کرد؛ زندگی دشوار اما پرافتخاری که وقف با مبارزه با صهیونیسم شد و او را تبدیل به یکی از فرماندهان کم نظیر، شاید هم بی نظیر، در تاریخ مقاومت، نه فقط علیه آمریکا و رژیم اشغالگر قدس بلکه تمام اشغالگران جهان، کرد.


[1] https://irna.ir/xjTWxd

[2] https://fa.alalam.ir/news/7262893/

[3] نیمه تیر 1404، ابتدای جولای 2025

[4] https://ana.ir/0047fa

جست و جو
فهرست مطالب
سرفصل ها
آخرین پست ها
ناگفته های هولوکاست1
ناگفته های هولوکاست

افسانه اتاق های گاز – یهودستیزی در آلمان آشنایی با نظریه‌های نژادگرایانه و نیز استفاده

اربابان تحریف
اربابان تحریف

یهودیان و تحریف اسلام پس از پیامبر یهودیان در دستگاه خلافت اهل کتاب با بهره‌گیری

آیپاک 1
آيپاک

لابی تامین منافع اسرائیل در امریکا از بدو پیدایش رژیم صهیونیستی، سیاست‌های آمریكا كاملا در

مبنا

مبنا یعنی اساسی که با انطباق و سنجش از آن، تمام اجزاء یک کل تعریف

فلسفه شهادت
فلسفۀ‌ شهادت

سبک زندگی شهادت‌گونه بر مبنای سبک زندگی شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی اصل در شهادت رسیدن

حماسه خمینی

 ‌خطر چیست؟ دشمن کیست؟ آشنایی با روش و اندیشه‌های حضرت امام خمینی (ره) در مبارزه

فتحی شقاقی
«فتحی شقاقی»

«فتحی شقاقی»؛ فرزند فلسطینی لیبیایی امام تاریخ فلسطین مبارزان و رهبران بسیاری را به خود

دریافت نسخه آنلاین مقاله
QR Code