مبنا

مبنا یعنی اساسی که با انطباق و سنجش از آن، تمام اجزاء یک کل تعریف می‌شود. در صورت وجود مبنا، هدف نیز هویت می‌یابد. درصورتی که انتخاب و هدف‌گذاری، بدون وجود اساس تشخیص و سنجش، امری غلط و (گسترده) است؛ بدین معنی که بدون مبنا، دیگر محدودۀ اصول، مشخص نبوده و سنگ محکی برای سنجش غلط یا درست وجود ندارد؛ در اینجا منظور از مبنا، اساسی است که هویت و قوانین کلی را تعریف نموده و مبدأ هدف‌گذاری‌های کلان است. گروه پژوهشی‌_هنری حنیف، با مبنایی مشخص در ذیلِ ساختار تمدن اسلامی، هویت‌نامه‌ای دارد با اصولی بدین شرح دارد؛

حنیف در مفهوم قرآنی، معرّف انسان‌هایی است که حق‌پرستند و بزرگ‌ترین شاخصۀ این حق‌پرستی را در خلوصی توحیدی کاوش می‌کنند و بارزترین وجه توحیدی آن‌ها دشمن‌شناسی و دشمن‌ستیزی است؛ به‌عبارت‌دیگر، فهم و ایمانِ توحیدی که مترادف ولایتِ الله است، با دریچۀ نفی و دشمنی علیه دشمنان توحید، اعتبار یافته و آغاز می‌شود.

بر همگان روشن است که رساترین فریاد توحید «لا اله الا الله»، نفی غیر و سپس، اثبات ‌واحد است، پیش از اثبات «الله»، باید تمام «اله و خدایان‌» را نفی کرد و طومار آنان را برچید. از تبرّی است که به تولّی می‌رسیم. بر‌این‌اساس. تبری در اسلام جزء فروعی است که جایگاه اصولی نیز دارد؛ بدین معنی که «تبری و تولی از اصول دین اسلام هم برداشت می‌شود.» در اسلام، تبری دو بخش اساسی دارد: نخست، مبارزه و تبری علیه شیطان و نفسانیات (جهاد اکبر)، و سپس تبری‌جستن از شیاطین بیرونی اعم از جن و انس (جهاد اصغر) که در عرصۀ اجتماعیِ هر قوم و مردم جهان هویت می‌یابد. منظور از این شیاطین همان رهبران فتنه‌ها و شیطنت‌ آن‌هاست که برای پوشاندن حقیقت و نور توحید، از هیچ عملی دریغ نمی‌کنند، تا ماده‌پرستی در حیات محدودِ خویش را رنگارنگ‌تر کنند. این شیطنت فقط به زینت دنیای آن‌ها محدود نیست و هدف آنان، جابه‌جایی تعقل و اندیشۀ تمامِ مردم جهان است؛ «جابه‌جایی از فطرت توحیدی به غریزۀ مادّیِ صرف»، به‌عنوان فلسفۀ حیات بشر. این شیاطین انسانی کار را تا بدانجا پیش برده‌‌اند ‌که شیطان نیز از آنان پیروی کرده است.

این فَرع اصولی، مقدمۀ بسیاری از اصول و افعال یگانه‌پرستی است؛ و این یعنی نبرد با سلاح اصول و منطبق بر محور توحید، علیه هرچه مانع لقاء‌الله است و ما در پی دشمنی با دشمن‌ترین دشمنان خدا هستیم.

بر این اساس، گروه پ‍‍ژوهشی‌هنری حنیف، در پی احقاق نظام حقۀ اسلام است و مسیرش را در تبری‌جستن از دشمنانِ اسلام و توحید، با تولّیِ ولایت درپیش گرفته است. گروه پژوهشی‌هنری حنیف، خود را از منتظران فرج امام حاضر، از سلالۀ پاک ساقی کوثر می‌داند.

انتظار فعّالِ فرج نیز جز با دشمن‌شناسی و دشمن‌ستیزی معنا نمی‌یابد. تا عمق عداوت درک نگردد و تا دشمن اصلی مشخص نشود، درد و عقده‌ای نخواهد بود تا دردمندش، منتظر فرج و گشایشی باشد. دنیا برای مؤمن، گذرگاهی بیش نیست. چگونه می‌شود به آن آرمان‌شهر واقعی پس از ظهور رسید، حال آنکه دشمن، همۀ اندیشۀ ما را با حجابی کثیف پوشانده است؟

با این اوصاف، امام حاضر، به چه دلیل ظاهر شود؟ مقدمۀ ظهور امام زمان در دریدنِ حجاب ضخیم و متعفنی از شرک و نفاق و دنیاپرستی بوده که پوشانندۀ صراط مستقیم کمال است. دشمن نیز آن‌قدر اجزای هستی و توجه به آن‌ها را گسترش داده است که دیگر، توجه به حقیقت هستی نیز در حجاب رفته‌ است، این حجاب، باید دریده شود تا نور حقیقی بروز یابد، و این امر مهم قبل از ظهور، «تکلیف» است و همه مسئولند، ما مهم‌ترین تکلیف انسان در عالم جدید را همین دریدن حجاب می‌دانیم.

بدین معنی که اکنون و در عصر حاضر بزرگترین تکلیف تاریخی مشخص است و آن، ظهور منجی عالم و درخشش بی‌کرانِ ولایت بر سیطرۀ هستی است. نور این مکلّف‌بودن را روحِ خدا، امام خمینی در عالم روشن نمود و از جهل و تاریکیِ مسطور رهایی بخشید، ما تولی ولایت فقیه را با تمام وجود پذیرفته‌ایم و آن را ادامۀ حرکت انبیا می‌دانیم و برترین نعمت الهی زمانۀ خود ادراک می‌کنیم، این نعمت به ما ارزانی داشته شده و خدا را شاکریم که دست ولی‌فقیه، حضرت آیت الله العظمی، سید علی حسینی خامنه‌ای بر سر ماست و «حَبلُ المَتین» الهی، تجلی دنیوی دارد، راه به آسمان باز است، لیکن تکلیف، تکلیف است.

آنچه در پی آن هستیم، در دردمندی از آشکارنبودن عصارۀ هستی و منجی بشر ریشه دارد؛ آن‌هم به‌سبب ستر و حجاب فروافتاده بر توحید. به‌یاری خدا، می‌کوشیم که مصداق آن دسته نشویم که مرگشان، «مرگ جاهلیت» بوده است.

«اَلّلهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِف نَبیَک اَلّلهُمَّ عَرِّفْني نَبِيَّكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْ نَبِيَّكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَتَک اَلّلهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ ديني.»

مَنْ مَاتَ و لم‌يَعْرِف إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً؛ كسي كه بميرد و امام‌زمانش را نشناسد، به مرگ مردمانِ زمان جاهليت مرده است (بحارالانوار، ج۲۳: ص۸۹).

جست و جو
فهرست مطالب
سرفصل ها
آخرین پست ها
ناگفته های هولوکاست1
ناگفته های هولوکاست

افسانه اتاق های گاز – یهودستیزی در آلمان آشنایی با نظریه‌های نژادگرایانه و نیز استفاده

اربابان تحریف
اربابان تحریف

یهودیان و تحریف اسلام پس از پیامبر یهودیان در دستگاه خلافت اهل کتاب با بهره‌گیری

آیپاک 1
آيپاک

لابی تامین منافع اسرائیل در امریکا از بدو پیدایش رژیم صهیونیستی، سیاست‌های آمریكا كاملا در

فلسفه شهادت
فلسفۀ‌ شهادت

سبک زندگی شهادت‌گونه بر مبنای سبک زندگی شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی اصل در شهادت رسیدن

حماسه خمینی

 ‌خطر چیست؟ دشمن کیست؟ آشنایی با روش و اندیشه‌های حضرت امام خمینی (ره) در مبارزه

حاج رمضان

اسطوره ای در تعقیب و تحت تعقیب لشکر شیطان نام سردار سرلشکر پاسدار شهید «محمد

فتحی شقاقی
«فتحی شقاقی»

«فتحی شقاقی»؛ فرزند فلسطینی لیبیایی امام تاریخ فلسطین مبارزان و رهبران بسیاری را به خود

دریافت نسخه آنلاین مقاله
QR Code