بازخوانی مبانی فکری صهیونیسم در کتب مقدس یهود
مروری بر کتب مقدس یهود
«کتاب مقدس» شامل دو بخش «عهد عتیق» و «عهد جدید» است. منظور از «عهد عتیق»، عهدی است که خداوند با پیامبران پیش از حضرتمسیح بسته است. این بخش از «کتاب مقدس» که یهودیان نیز با اختلافاتی آن را قبول دارند، شامل فصلهایی است که هر فصل به یکی از انبیا یا پادشاهان بنیاسرائیل یا شخصیتهای مقدس یهودیان نسبت داده میشود. منظور از «عهد جدید»، عهدی است که خداوند با حضرتمسیح بسته است و شامل انجیلهایی است که چهارتن از حواریون حضرتمسیح نقل کردهاند و همینطور رسالاتی که به جانشین حضرتمسیح منتسب است.
«عهد عتیق»[1]
اولین منبع دینی یهودیان، «عهد عتیق» بوده و از ۳۹ بخش یا کتاب تشکیل شده که پنج کتاب نخست آن معروف به «تورات»[2] است. براساس اظهارات یهودیان درطول تاریخ، در اثر جنگها و آتشسوزیها، نسخۀ اصلی «تورات» ازبین رفته و بعدها، درطول چند سده، کتاب «عهد عتیق» نوشته و جمعآوری شده است.[3] متن کنونی «عهد عتیق» برمبنای نسخی نشر یافته است که قدمت کهنترین آنها، فقط به سدههای نهم و دهم میلادی (سوم و چهارم هجری قمری) میرسد.[4]
«میشنا»
«میشنا»[5] منبع مهم دیگری است که یهودیان ادعا میکنند حضرتموسی مطالب آن را بهصورت شفاهی درطول حیات خود به آنان گفته است.[6] در زمان حضرتعیسی، یعنی حدود ۱۳۰۰سال پس از رحلت حضرتموسی، هنوز «میشنا» نوشته نشده بود و بهصورت شفاهی نقل میشد. بیتردید، حتی اگر طبق ادعای یهودیان تمام مطالب «میشنا» از زبان حضرتموسی نقل شده باشد و عمداً هم تحریف نشده باشد، درطول این مدت طولانی، در اثر فراموشی، دچار تغییر و تحریف شده است. «میشنا»، «انجیل» را باطل میخواند.
حضرتعیسی سنن و مطالب «میشنا» را که ساخته و پرداختۀ یهودیان بود، سرزنش و محکوم میکرد. در «انجیل مَرقُس»، باب هفتم، بندهای ۱تا۱۳، اخطار مشهور حضرتعیسی دربارۀ مردمی است که انجیل را باطل میشمارند و درواقع، اشارۀ آن حضرت به «میشنا»ست.
«تلمود»[7]
یهودیان درطول چند قرن، مطالب دیگری را تحتعنوان «جمارا» (گمارا) که شرح و تفسیر «میشنا» توسط حاخامهای یهودی است[8] به خود «میشنا» افزودند. مجموعۀ «میشنا و جمارا»، «تلمود» نامیده میشود[9] که دو نگارش دارد: «تلمود بابلی» و «تلمود اورشلیمی».
«تلمود بابلی»[10] برای اولینبار در سال۱۵۲۰تا۱۵۲۲ و «تلمود اورشلیمی»[11] در سال ۱۵۲۳ در ونیز چاپ شد. متن «میشنا» در این دو «تلمود» مشابه بوده؛ ولی بخش «جمارا» در آنها متفاوت است. براساس منابع یهودی، «تلمود اورشلیمی» بین قرون سوم تا پنجم میلادی و «تلمود بابلی» بین قرون سوم تا ششم میلادی نوشته شده است.[12] این ادعا تنها فرضی است که یهودیان برای تدوین و نوشتار «تلمود» بدان اشاره کردهاند.
«تلمود»، یکی از منابع مهم عقاید، آداب و احکام یهودیت است که همواره مرجع یهودیان در تمام اعصار بوده و هست. اهمیت «تلمود» در ساماندهی یهودیان تا جایی است که آیین یهود را پس از تدوین «تلمود»، یهودیت تلمودی نیز مینامند.
در زمان نخستین چاپ «تلمود» در سدۀ شانزدهم میلادی، بخشهای مربوطبه عیسیمسیح حذف شد و چنین مواردی، فقط در نسخ خطی آن محفوظ ماند. در این روایات، «عیسای ناصری»، «طلبهای منحرف» شناخته میشود و دربارۀ او چنین آمده است: «بگذارید ما دیگر هیچ فرزند یا شاگردی چون عیسای ناصری نداشته باشیم که خود را به رسوایی و ننگ کشد.»[13]
طبق روایات مندرج در «تلمود»، عیسای ناصری در چهاردهم نیسان بهدار کشیده شد.[14] طبق فقه یهود، جرم عیسی گمراهی، جادوگری وآشوبگری بود و مجازات او سنگسارکردن و بهدارآویختن؛ زیرا تمام کسانی که سنگسار میشدند، باید جسدشان بهدار کشیده میشد. ازنظر «تلمود»، شیوۀ مجازات عیسی یعنی بهصلیبکشیدن که روش رومیها بود، با این مجازات شرعی، انطباق داشت.[15]
«تلمود» در آتش
در سال ۱۸۸۸، نشریۀ «مینروه»[16]روایت جالبی را از مطلبی مربوطبه نتایج حاصل از فعالیتهای کمیتۀ تحقیق که به دستور سنلویی، پادشاه فرانسه، در سال۱۲۴۰ تشکیل شده بود، چاپ کرد که هرگز کسی آن را باطل نکرد. پادشاه وقت فرانسه میخواست بداند چرا یهودیان تا آن حد در فرانسه منفور هستند؟ بدینمنظور، دادگاهی سلطنتی به ریاست شخص خویش افتتاح کرد. کتاب «تلمود»، توسط فرد یهودی مسیحیشدهای که به زبان عبری خوب سخن میگفت، در معرض قضاوت دادگاه قرار گرفت. برای روشنشدن اصالت و اعتبار متون دینی «تلمود»، دادگاه از جچیل،[17] حاخام پاریس، بههمراه دو حاخام دیگر بهنامهای «یهودا سموئیل»[18] و «ژاکوب»[19] که دومی از خطبای مشهور فرانسه و اسپانیا بود، دعوت کرد تا در جلسات شرکت کنند. پادشاه منصف فرانسه سعی کرد تا تمهیدات بیشتری را تدارک ببیند که حاخامهای نامبرده بتوانند بهراحتی از «تلمود» دفاع کنند و اصالت و اعتبار متون تلمودی را در محضر جلسه اثبات کنند. با وجود همۀ اینها، دادگاه بهاجبار به این نتیجه رسید که قوانین تلمودی، مخالف و بلکه منافی و ناسازگار با هرگونه نظم اجتماعی است و این مطلب منحصر به جوامع مسیحی نبود؛ بلکه دربارۀ هر اجتماع غیریهودی مصداق داشت. در اثر همین تحقیقات بود که آن دادگاه، بدین نتیجه رسید که تلمود، نهتنها مکرراً به مریم مقدس اهانت کرده است، بلکه حتی در بهدنیاآمدن حضرتعیسی از مادری باکره شک ایجاد میکند. همچنین جسارت را تا جایی پیش میبرد که میگوید عیسی فرزند سربازی به نام پانتیرا و زنی بدکاره بود. مسیحیان وقتی شنیدند که حاخامهای دعوتشده، رأی به صحت این سخنان ترجمهشده از روی «تلمود» میدهند، شگفتزده شدند. سنلویی، پادشاه فرانسه، فرمان داد که کتاب «تلمود» را بهکلی بسوزانند.[20]

یقیناً با شنیدن این روایت، کنجکاوی برای اطلاع از محتوای «تلمود» و اینکه چطور ممکن است از متون دینی قومی همچون یهودیت، نفرت بهوجود آید و اقوام و امم دیگر را از خود براند، بیشتر خواهد شد. مسلماً در ابتدا باید بدانیم که دیدگاه یهودیان دربارۀ اقوام و ملل دیگر چیست؟
غیریهودی، حیوان انساننما
واژگان «جنتیل»[21] یا «گوئیم»[22] در «تلمود» و فرهنگ یهود، بهمعنای حیوان هستند و به غیریهودیان (بیگانگان) اطلاق میشوند. گوئیم از لغات محوری در ایجاد این تنفر است.
«یهودیان در فرهنگ و عقیدۀ منحرف از شریعت حضرتموسی، بهجای اینکه خود را معتقد به دین موسوی بدانند، خود را از نژاد و خون یهودی میدانند. مقدمبودن نژاد بر دین و مذهب در این قوم، باعث شده است آنان هیچکس را به دین خود دعوت نکنند و کسی را یهودی بدانند که مادری یهودی داشته باشد.»
از همینرو، «در مواقع متعددی، واژههای کلی از قبیل «همانند تو»، «بیگانه» یا حتی «انسان» بهمعنایی انحصارطلبانه و قومگرایانه بهکار برده شدهاند.»[23]
در این دایره به هرکسی که نژادی غیریهودی دارد، جنتیل یا گوئیم گفته میشود و همین واژه کافی است تا کوهی از تبعیضات نژادی ناروا در لفافهای از احکام مذهبی، علیه غیریهودیان بهعنوان حیوانات انساننما بار شود.
اسرائیل شاهاک،[24] استاد شیمی در دانشگاه اورشلیم بوده و چون فردی لائیک است و اعتقادات مذهبی ندارد، به «تلمود» هم عنایت دینی نداشته و بهراحتی دربارۀ آن انتقاد میکند. شاهاک در اسرائیل ساکن بود و به اصل عبری «تلمود» دسترسی داشت و در کتاب خود به نام «تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سههزاره»، موارد بسیاری را نقل میکند.
احکام شرعی یهود و «تلمود» از زبان اسرائیل شاهاک:
مقامات هلاخایی[25] بر سر این مطلب که واژۀ «بیگانگان»[26] در این دیدگاه، به همگی غیریهودیان اشاره دارد، به توافق رسیدهاند.[27]
بهنوشتۀ کتاب «هاتانیا»، غیریهودیان، مخلوقات شیطان هستند که مطلقاً هیچچیز نیکویی نزد آنان یافت نمیشود و تفاوت کیفی میان یهودیان و غیریهودیان از مرحلۀ جنینی وجود دارد.[28]
بنابر حکم «تلمود»، نجات غیریهودی افتاده در چاه جایز نیست.[29]
طبیب یهودی نباید بیمار غیریهودی را مداوا کند. ابنمیمون[30] که خود طبیب مشهور یهودی بود، در اینزمینه بسیار صراحت دارد و میگوید: «پس بدانید و آگاه باشید که مداوای بیگانه حتی دربرابر دستمزد، ممنوع است.[…] باوجوداین، اگر از او هراس دارید یا اینکه از خصومت او میترسید، او را در برابر دستمزد مداوا کنید؛ اما ممنوع است که این کار، بیاجرت انجام داده شود.»[31]
«همچنین مجموعهای از قواعد وجود دارد که ستایش بیگانگان[32] و اعمالشان را به هر نحو، ممنوع میکند.»[33]
«تلمود هر نوع هدیهای را به بیگانه اکیداً ممنوع میکند.»[34]
قوانین غیر قابل انتشار
در تاریخ ۱۲مه۲۰۰۲، مقارن با ۲۲اردیبهشت۱۳۸۱، در پایگاه اینترنتیFAZ NET وابستهبه نشریۀ آلمانی «فرانکفورتر آلگماینه» مطلبی شگفتانگیز منتشر شد که البته بعد از زمان کوتاهی، بهکلی از پایگاه پاک شد. این مطلب شگفتانگیز، چیزی نبود جز بخش کوچکی از قوانین تلمود.
با عنایت به اینکه مطالب «تلمود» در بعضی کتابها و نشریات فارسی و عربی منتشر شده است، عموماً با توجه و شگفتی فراوان مواجه میشود و حتی برخی افراد در اصالت آن تردید میکنند. بهنظر میرسد، اینبار میتوان با اطمینان گفت که اینها عین مطالب مندرج در کتب «تلمود» است؛ هرچند که بسیار هم شگفتآور باشد:
۱. چرا غیریهودیها نجس هستند؟ زیرا آنان در کنار کوه سینا نایستاده بودند (شبات، ۱۴۶).
۲. غیریهودی اگر «تورات» را بخواند، محکوم به مرگ است (سنهدرین، ۵۹).
۳. سهچیز انسان (یهودی) را دیوانه میکند و از قبول خالق او باز میدارد. یکی غیریهودی، دیگر روح خبیث و سومی فقر شدید (اروبن، ۴۱ ب).
۴. غیریهودی پدر ندارد و زنازاده است؛ زیرا در بطن زنا فرو رفته است؛ بدانگونه که گفته شده است: گوشت تن غیریهودی، همانند گوشت الاغ و نطفۀ وی، نطفۀ اسب است (جامبوث، ۹۸ ب).
۵. چنانچه از ازدواج کافر (غیریهودی) با زن یهودی، کودکی بهدنیا بیاید، حرامزاده است.
۶. همۀ غیریهودیان در جهنم انداخته میشوند، جایی که در لعنت ابدی بهسر خواهند برد؛ درحالی که گمراهان یهودی، پس از دورانی کوتاه، با توبه و خدماتی که دارند، از جهنم بیرون خواهند آمد. کفار (غیریهودیان) در جهنم، عذاب خود و عذاب گناهان اسرائیل را بهدوش میکشند (شموت رابا، ۱۱).
۷. سه طبقۀ قدرتمند وجود دارد: یکی قوم اسرائیل در بین ملتهای دیگر و سگ در میان حیوانات و خروس در میان پرندگان (بزا، ف ۲۵ ب).
۸. «تلمود» به معتقدان خود میگوید: شما انسان نامیده میشوید؛ ولی دیگر ملتهای جهان انسان نامیده نمیشوند؛ بلکه آنان حیوان نامیده میشوند (تراکتات باب مزیا، ۱۴۴ب).
۹. اگر یهودی بخواهد عهد و پیمان خود را با خدا برای تمام سال بیاثر کند و به آن عمل نکند، باید اول سال بگوید که هر عهد و پیمانی که میبندم، بیاثر است. فقط باید هنگام بستن عهد و پیمان به فکر آن باشد.

دیدگاه «تلمود» دربارۀ زن
۱. دزدی و تاراج یک زن زیبا و امثال او که یهودی باشد، برای غیریهودی ممنوع است؛ ولی برای یهودی آزاد و مجاز است. ریختن خون یهودی برای غیریهودی ممنوع است؛ ولی ریختن خون غیریهودی برای یهودی مجاز و آزاد است. نپرداختن حقوق و دستمزد یهودی برای غیریهودی ممنوع است؛ ولی یهودی مجاز است از پرداخت دستمزد غیریهودی خودداری کند (سنهدرین، ۵۷ آ).
۲. رابی مایر میگوید: «انسان باید در هر روز در سه جمله شکرگزاری خود را از رحمت خدا اظهار کند: شکر خدا که مرا غیریهودی خلق نکرد و شکر که مرا زن نکرد و شکر که نادان نکرد» (مناخوت، F.ub۴۳.a۴۴ ۴۳و۴۴).
۳. دختری که به سه سال و یک روز برسد، آماده برای همخوابگی است (یندا، ۷۱، کتوبوت، ۶، جامبوت، ۵۷و۶۰، کیدوشین، ۱۰، آبودا زارا، ۳۷).
۴. اگر یهودی به دختری غیریهودی تجاوز کند، نیازی به پرداخت دیه ندارد؛ زیرا آن دختر زجری را که تحمل کرده است، خواهینخواهی باید از شوهر تحمل کند. (بابا کاما، ۵۹ – ۵۹a )
۵. اینگونه به ما تعلیم داده شده است که زن لولهای پر از فضولات است و دهان او پر از خون است؛ ولی بااینهمه، همه خواهان اویند و بهدنبالش روان (شبات ف، ۱۵۲ آ).
۶. با زن غیریهودی ازدواج نکنید، چون برده است و مبادا نطفۀ ایجادشده، ادامۀ حیات آن برده شود (جباموث ف، ۱۰۰ پ).
احکام «تلمود» به صلاحدید یهودیان معلق میماند
با مطالعۀ این مطالب، تصویری از چهرۀ یهود در ذهن، متبادر میشود که ممکن است در بعضی مواقع، با واقعیاتی که از یهودیان میبینیم، تطابق نداشته باشد. اسرائیل شاهاک یهودی در کتاب خود، مخاطب را به استثنائاتی در رعایت احکام «تورات» توجه میدهد و میگوید رعایت همین استثنائات، در بسیاری مواقع، ضامن بقای یهودیت در تمام اعصار بوده است. آن استثنائات چنین است:
«احکام سخت علیه غیریهودیان، فقط درصورتی معلق میماند که سودی بیشتر از اعمال احکام، نصیب یهودیان شود. بههمین دلایل و با رعایت همین استثنائات است که مثلاً در آمریکا، شاهد حمایت عدهای یهودی سرشناس همچون آبراهام هشل از نهضت مارتین لوتر هستیم. درحالی که نمیتوان از سیاهان حمایت نمود و دربارۀ حقوق فردی اولیۀ فلسطینیان بهسادگی گذشت.»
درواقع، همانگونه که هدف کمونیستهایی که سیاهان را حمایت میکردند، «بهرهبرداری سیاسی» از جماعت آفریقاییآمریکایی درجهت اهداف کمونیسم بود، هدف یهودیان، دستیابی به منافع خاص یهودیان و بهدستآوردن حمایتی کورکورانه از اصل سیاست اسرائیل در کشورهای غرب آسیاست.
درصورتیکه خطری متوجه یهودیان شود و خصومت غیریهودیان را علیه یهودیان برانگیزد، حکم تلمودی معلق میماند. لوئیس مارشالکو در تأیید نظر مذکور، در کتاب «فاتحین جهانی» مینویسد: «یکی دیگر از حربههای بینهایت مؤثر یک یهودی، توانمندی او در پذیرش رنگ محیط پیرامون خویش مانند یک فرد چندچهره و متلوّن است. یک فرد یهودی در فرانسه، مجارستان، انگلستان یا هر جای دیگری که باشد، رنگ محیط را بهخود میگیرد؛ با وجود اینکه او در انگلستان همانند یک انگلیسی متشخص و در آمریکا مانند یک آمریکایی واقعی بهنظر میآید، این نقاب دروغینی بیش نیست و کاری حسابشده برای دفاع از منافع خویش و همچنین غلبه در زمان مناسب است.»
بهرهکشی از غیریهود در فقه تلمودی
دیدگاه تحقیرآمیز یهودیان دربارۀ غیریهودیان و سودجویی و فزونخواهی ذاتی این قوم، پدیدهای را در جهان بهوجود آورده است که بشر، درطول تاریخ، شرمآورتر از آن سراغ ندارد.
بردهداری و بهرهکشی از نوع بشر و تجارت برده توسط یهودیان، موضوعی است که حتی اسرائیل شاهاک یهودی نیز بدان پرداخته است.
با رجوع به منابع یهودی، مجازبودن بردهداری از دیدگاه یهودیان را میتوان فهمید. ابنمیمون یهودیان را به نام مذهبشان مجاز میکرد که کودکان غیریهودی را برای فروش بربایند؛ زیرا «فقه تلمودی، بردهداری را مجاز میشمرد.»
آنچه میتوان از این رفتار یهودیان درمقابل غیریهودیان نتیجه گرفت، این است که بردهداری، فقط برای بهخدمتگرفتن بردگان بهعنوان غلام خانگی نبوده است، بلکه در اثر فزونخواهی و کسب درآمد بیشتر بوده و برده، ابزار مهم تولید بهشمار میرفته است. در فقه یهودی، بحث مفصلی دراینباره وجود دارد که آیا برده جزو اموال منقول است یا غیرمنقول. این بحث، اهمیت جدی دارد. درواقع، در فقه یهودی، برده در ردیف سایر ابزار تولید، یکی از وسایل کسب سود بیشتر است؛ بدین معنا که با فروش ملک، آیا فروشنده حق دارد بردۀ خود را بههمراه خویش به محل دیگر انتقال دهد یا او باید به ملکیت مالک جدید درآید.
براساس چنین دیدگاهی است که یهودیان در ایجاد نوعی از کسب درآمد، آن هم به زشتترین روش مشهور گردیدهاند و فعالیت خود را بهویژه در دوران فئودالیسم گسترش دادهاند؛ بهطوری که «در سدۀ نهم میلادی، بنادر ایتالیا به کانون مهم تجارت یهودی برده بدل شده و همچنین محل استقرار و تکاپوی گستردۀ تجار یهودی شد.» تجارت یهودی برده، چنان بیرحمانه بود که آگوبار، اسقف لیون (۸۱۴ تا۸۴۰ م) را به اعتراض واداشت. آگوبار فعالیت سختی را آغاز کرد. او شش رساله علیه یهودیان نوشت که دو رسالۀ آن، دربارۀ فروش بردگان بهویژه کودکان مسیحی بود و یکی از آنها «دربارۀ ضرورت اجتناب از همکاری با یهودیان» نام گرفت. او عرایضی به امپراتور پرهیزکار نوشت؛ اما بیحاصل بود. دفاع آگوبار فقط از بردگان مسیحی نبود. دربارۀ بیپناهی بردگان غیرمسیحی نیز مطالبی نوشت و خواستار حمایت کلیسا از آنان شد. آگوبار میگفت: یهودیان، در زیر پوشش کتاب مقدس، سنن قومی خود را ادامه میدهند.
قوانینی ضد بشر
۱. اسرائیلی مجاز است به غیریهودی ظلم کند (تلمود، سنهدرین، ۵۷ ب).
۲. غارت اسرائیلی جایز نیست، غارت غیریهودی مجاز است؛ زیرا نوشته شده است که تو نباید حق برادرت را ضایع کنی. یهودا میگوید این کلمات برای غیریهودی مصداق ندارد؛ زیرا او برادر تو نیست (بابا مزیا، ۶۱ a۶۱.)
«پیشازآنکه یهود، نفوذ و سلطۀ کامل خود را بهدست آورد، لازم است جنگ جهانی بهپا شود و دو ثلث بشر نابود شود. در این وقت، بهمدت هفت سال، یهود اسلحههای جنگ را خواهند سوزاند و در این وقت است که دندانهای دشمنان بنیاسرائیل به مقدار بیست و دو زرع خارج از دهانشان بیرون خواهد آمد.»
۴. حیات و زندگانی دیگران، ملک یهود است؛ چه برسد به اموال آنان! هرگاه غیریهودی احتیاج به پول داشته باشد، آنقدر باید از او نزول گرفت که تمام مایملکش را از دست بدهد.
۵. غیریهودی هرچند صالح و نیکوکار باشد، باید او را کشت. حرام است غیریهودی را نجات بدهید؛ حتی اگر در چاهی بیفتد، باید فوراً سنگی بر در آن گذاشت.
۶. اگر یهودی کمکی به غیریهودی کند، ذنبلایغفر و گناهی نابخشودنی مرتکب شده است.
۷. اگر او را (غیریهودی را) در دریا درحال غرقشدن یافتی، نباید نجاتش بدهی؛ زیرا آن هفت ملتی که در زمین کنعان بودند و بنا بود یهود آنان را به قتل رسانند، نابود نشدند و ممکن است که شخص غریق، یکی از آنان باشد.
۸. تا میتوانید، از غیریهود بکُشید و چنانچه دستتان به کشتن او رسید و او را نکشتید، مرتکب خلاف شرع شدهاید.
۹. فتوایی برمبنای «تلمود» و «تورات»: «بهنقل از خبرگزاری فرانسه، «مردخای الیاهو»، حاخام اسرائیلی که مرجع مذهبی جریانی به نام «جریان ملی اسرائیل» است، در نامهای به «ایهود اولمرت»، نخستوزیر وقت اسرائیل و سران ارتش این رژیم با اشاره به ماجراجویی در «تورات» و «تلمود» نوشت که غزه با این مسئله تطبیق دارد و براساس «تورات» و «تلمود»، کشتار زنان و کودکان غزه شرعی است. در این نامه که در نشریۀ هفتگی یهودیان در کنیسهها توزیع میشود، آمده است: از آنجاییکه مردم غزه برای جلوگیری از شلیک موشکها کاری انجام ندادهاند، باید بهطور دستهجمعی مجازات شوند.
در بخش یا تابلویی مستقل کار شود
و اکنون در تابستان سال ۲۰۲۵ میلادی، بار دیگر عمل به تعالیم و دستورات تلمود در فصلی جدید از جنایات و کشتار کودکان و زنان به وقوع پیوست. دقیقاً در تاریخ دهم ژوئیه ۲۰۲۵؛ زنانی، پدرانی و کودکانی که به دلیل ضعف و سوءتغذیه در صف کمکهای بینالمللی ایستاده بودند تا بتوانند مکملهای غذایی برای فرزندانشان تهیه کنند، مورد حمله فرزندان صهیون قرار گرفتند و صحنهای خونین از کشتار رقم خورد.
این افراد همگی غیرنظامیان بیدفاع بودند؛ تنها مادران، پدران و کودکانی که برای تهیه غذا آمده بودند. با اینحال، هدف حمله قرار گرفتند و با بیرحمی به قتل رسیدند، بدون اینکه نشانهای از عذاب وجدان یا احساس انسانی در میان مهاجمان دیده شود.
این جنایت، صرفاً یک اقدام نظامی نابجا نبود، بلکه اجرای دقیق یک حکم شرعی برگرفته از تلمود و فتوای حاخام الیاهو بود که میگوید:
«برای تسریع در ظهور مسیح و نابودی مسلمانان، و جلوگیری از تولد نسل جدید مبارزان فلسطینی، ابتدا باید زنان و کودکان کشته شوند؛ چرا که آنان منشأ تولد سربازان مقاومت هستند. »
سربازان اسرائیلی این حکم را با دقت کامل اجرا کردند. هر زن، کودک یا مرد غیرمسلحی که در دسترس بود، کشته شد. این روز در حافظۀ تاریخ باقی خواهد ماند: روزی که فرزندان صهیون آن را یک فریضه دینی برای حفظ اسرائیل و نابودی دشمن میدانستند، و همزمان، یکی از بیسابقهترین جنایات تاریخ را رقم زدند.
در برابر این فاجعه، جامعه بینالمللی تنها به چند بیانیه اعتراض نمادین اکتفا کرد و رسانههای صهیونیستی نیز این کشتار را «دفاع از خود» توصیف و توجیه کردند.
[1]. Old Testament.
[2]. Torah.
[3]. Funk and Wagnalls Encyclopedia، under “Bible-the development of the Old Testament” entry.
[4]. Judaica, vol. 4, p. 913; Americana, vol. 3, p. 656.
[5]. Mishnah.
[6]. ibid, under “Mishnah” entry.
[7]. Talmud.
[8]. Gemara – commentaries on Mishnah by rabbies.
[9]. ibid, under “Mishnah, Gemara and Talmud” entries.
[10]. Babylonian Talmud.
[11]. Jerusalem Talmud.
[12]. ibid, under “Talmud” entry.
[13]. Judaica, vol. 10, p.15
[14]. Ibid.
[15]. Ibid.
[16]. Minerva Press.
[17]. robbie jetchill.
[18]. Judah ben Samuel.
[19]. Rabbi Jacob.
[20]. لوئیس مارشالکو، فاتحین جهانی، ترجمۀ عبدالرحیم گواهی، تهران: نشر تبیان، ۱۳۷۷، ص۳۲.
[21]. Gentils.
[22]. Goyim.
[23]. اسرائیل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سههزاره، ترجمۀ مجید شریف، تهران: نشر چاپخش، ۱۳۷۶، ص۱۰۵.
[24]. Israel Shahak.
[25]. مقامات هلاخایی، حاخامها و علمای دینی یهودیاناند. «هلاخه» یا «هلاخا» به احکام و قوانین شرعی یهودیان اطلاق میشود.
[26]. Gentiles.
[27]. اسرائیل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سههزاره، ص۲۰۲و۲۰۳.
[28]. اسرائیل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سههزاره، ص۸۴.
[29]. اسرائیل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سههزاره، ص۱۹۶.
[30]. ابنمیمون یهودی، طبیب مخصوص صلاحالدین ایوبی، فاتح بزرگ مسلمان بود.
[31]. اسرائیل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سههزاره، ص۲۰۱.
[32]. ساموئل یوسف اکنون در گفتوگو با رادیو اسرائیل، بههنگام بازگشت از استکهلم که در آنجا جایزۀ نوبل ادبیات را دریافت کرده بود، از آکادمی سوئد تمجید بسیار کرد؛ اما با شتاب افزود: «فراموش نمیکنم که ستایش بیگانگان ممنوع است؛ اما اینبار تمجیدهای من دلیل روشنی دارند. آنان جایزۀ نوبل را به یک یهودی اعطا کرده بودند.» (شاهاک، ۱۳۷۶: ۲۳۳).
[33]. اسرائیل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سههزاره، ص۲۳۳.
[34]. اسرائیل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سههزاره، ص۲۲۱.