برنامه های سالانه فرهنگ و اقتصاد جهان در اینجا مشخص می شود
آشنایی با گروه بیلدربرگ
«گروه بیلدربرگ» سازمان جهانی و مرموزی است که محافل مختلف سیاسی، به دیدۀ مشکوک به آن مینگرند و بسیاری آن را «دولت پنهان جهان» میدانند. هدف الیگارشی زرسالاران یهودی، تسخیر جهان و تشکیل «نظم نوین جهانی»، در قالب یک حاکیمت واحد است. در اینراستا، برای در دستگرفتن اهرمهای سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی جهان، برنامهریزی کردند؛ سپس به این نتیجه رسیدند که باید این اهرمها را در نقطهای جمع کنند و از منبع فکری و ایدئولوژیکی تغذیه شوند. این منبع ایدئولوژیک، بیلدربرگ است.
این سازمان، در ساختار سازمانهای حاکمیتی عمل میکند؛ بدینمعنی که برای ایجاد نظم نوین جهانی لازم است، ابتدا زمینه، فراهم شده و آموزش و یکسانسازی صورت پذیرفته و در انتها، ساختاری حاکمیتی، کنترل جامع روند حاکمیت واحد را برعهده گیرد.
گروه بیلدربرگ، از مهمترین ساختارهای هماهنگکننده در وسعتی جهانی است. بیلدربرگ، تقریباً سالی یکبار، رهبران سیاسی جهان، رؤسای شرکتهای چندملیتی بزرگ، محافل مالی عظیم که بازوهای اقتصادی و بازرگانی دنیا را در انحصار دارند و نیز صاحبنظران عرصههای سیاسی و اجتماعی و تبلیغاتی را در یکجا جمع کرده و پشت درهای بسته، دستور کار سال بعد را تعیین میکند. این نهاد، در کنترل الیگارشی یهود، همۀ ابزارهای لازم را برای تحقق اهداف خود در اختیار دارد. نیز با بهرهگیری از رسانهها و منابع عظیم مالی، قدرت و حکومت در کشورها را به افراد مدنظر خود میسپارد. با استفاده از اهرمهایی همچون بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، سازمان تجارت جهانی و مانند آن، قیمت نفت و طلای سال را تعیین میکند. بهواسطۀ بازوهای اجتماعی و حقوقی خود، قوانینی برای کشورها وضع میکند که جلوی هرگونه تحرک علیه اهداف صهیونیسم را بگیرد. توجه شود ساختار بیلدربرگ در اینجا، ساختار حقوقی صرف یا ساختار قانونگذار از بیرون نیست. در اینجا حکم میشود فرایند به چه شکل دستوری عملیاتی شود و در قالب دستور، برای اجرا داخل هر کشور، به برترین و بانفوذترین شخص حاضرِ آن کشور تفویض میشود.
بیلدربرگ، تقریباً سالی یکبار، رهبران سیاسی جهان، رؤسای شرکتهای چندملیتی بزرگ، محافل مالی عظیم که بازوهای اقتصادی و بازرگانی دنیا را در انحصار دارند و نیز صاحبنظران عرصههای سیاسی و اجتماعی و تبلیغاتی را در یکجا جمع کرده و پشت درهای بسته، دستور کار سال بعد را تعیین میکند.
براساس مدارک موجود، دربارۀ موضوعها و رویدادهای زیر، در جلسات بیلدربرگ تصمیمگیری کردهاند:
پیوند اروپا و آمریکا بهوسیلۀ ناتو؛ ایجاد بازار مشترک اروپا؛ روی کارآمدن کسانی همچون کلینتون و بلر و بسیاری که هنوز نامشان در خفا مانده است؛ استعفای مارگارت تاچر؛ وقوع جنگ خلیج فارس؛ تخریب وجهۀ ژانماری لوپن ناسیونالیست در فرانسه؛ تحریم آرژانتین در جریان جنگ «فالکلند» و تقسیم آلمان به دو قسمت شرقی و غربی و بسیاری دیگر پس از برپایی این اجلاس عملی شده است.
بیلدربرگ، بهدنبال ایجاد دولتی جهانی است که اقتصاد و سیاست و حتی مذهب آن فقط یک بُعد دارد: دین صهیونیسم. جلسات بیلدربرگ، هر سال در یکی از هتلهای پنجستارۀ دنیا و با تدابیر امنیتی شدید تشکیل میشود. از آنجاکه صهیونیسم، رمز موفقیت خود را «پنهانکاری» میداند، هیچ رسانهای حق ورود به جلسات آن را ندارد.
هتل مدنظر ۴۸ ساعت قبل از شروع اجلاس قرق میشود. مأموران سیا و کشور برگزارکننده، در سراسر هتل مستقر میشوند. به آنان دستور میدهند که هر جنبنده را در محدودۀ پنجاهکیلومتری هتل کنترل کنند و درصورت نیاز، افراد مشکوک را بکشند. بیلدربرگ، منابع مالی کشور برگزارکنندۀ اجلاس را برای رزرو هتل تأمین میکند.
اسامی دعوتشدگان به اجلاس، کاملاً محرمانه میماند. کشور میزبان، برای دعوتشدگان ویزا هم صادر نمیکند که حتی نام آنان هم در جایی ثبت نشود. محتوای اجلاس، کاملاً محرمانه میماند و هیچیک از اعضا، حق انتشار مطالب مطرحشده در جریان نشستها را ندارد.
تمامی ورود و خروجها در جریان این نشستهای چهارروزه در کنترل است. حتی میوهها و مواد غذایی را کامل بازرسی میکنند. سؤال منتقدان، این است که «اگر هدف از برگزاری این اجلاس، توطئهچینی علیه ملتها و کشورها، استثمار جهان سوم، استحمار افکار عمومی و پیشبرد اهداف شوم صهیونیسم نیست، چرا این اصل، دموکراسی مبنی بر بحث و تبادلِ نظر علنی دربارۀ مسائل را در اجلاس بیلدربرگ رعایت نمیکنند؟ سالها بود که حتی مکان و زمان برگزاری اجلاس بیلدربرگ را نیز فاش نمیکردند؛ اما خبرنگارانی جسور، سالها، بیلدربرگیها را تعقیب کردند و به اسنادی در اینزمینه دست یافتند. از آنجاکه سران رسانههای بزرگ دنیا، خود در خدمت بیلدربرگ هستند، هیچگاه کارکرد این سازمان مخوف را تشریح نکردهاند. «گوردن تتر» ستوننویس روزنامۀ انگلیسی «فایننشال تایمز» در سال ۱۹۷۴، طی مطلبی فقط چند سؤال دربارۀ جلسات بیلدربرگ مطرح کرد؛ اما بلافاصله گردانندگان روزنامۀ مذکور، او را از کار برکنار کردند.
تاریخچۀ بیلدربرگ
اولین اجلاس بیلدربرگ، از ۲۹ تا ۳۱ مه ۱۹۵۴ در هتل بیلدربرگ متعلق به پرنس «برنهارد»، ولیعهد هلند، برگزار شد. «جوزف رتینگر» یهودی، مشاور سیاسی پرنس برنهارد، در سال ۱۹۴۸، «نهضت اروپا» را بنیانگذاری کرد. چند سال بعد از آن نیز در راستای اهداف صهیونیسم، پیشنهاد تشکیل این گروه را داد. وی پس از جلب موافقت برنهارد، با سفر به اروپا و آمریکا، با نخستوزیران، رؤسای جمهور، رهبران کارگری، مدیران صنایع و حکام غیرکمونیست، دیدار کرد و از آنان برای شرکت در نشستی غیررسمی در هلند، دعوت به عمل آورد.
این نشست که برای نخستینبار در هتل بیلدربرگ برگزار شد، بعدها بههمین نام، به فعالیت خود ادامه داد. رتینگر، توانسته بود با این ابتکار، اروپا و آمریکا را بههم نزدیک کند. بهطوریکه «جرج مکگی»، مقام برجستۀ وزارت خارجۀ آمریکا، مدعی شد سوءتفاهمهای موجود میان اروپا و آمریکا در اولین اجلاس بیلدربرگ از بین رفته است. کسب موفقیت در نخستین نشست، باعث شد سازماندهندگان آن، برگزاری سالانۀ اجلاس بیلدربرگ را طرحریزی کنند. یک کمیتۀ سازماندهی دائم، تشکیل شد و رتینگر یهودی، دبیر کل همیشگی آن گردید. این کمیته، علاوهبر سازماندهی جلسات و ارسال دعوتنامه به اشخاص مدنظر، اسامی شرکتکنندگان و اطلاعات دقیق آنان را جمعآوری میکرد. اینگونه بود که شبکهای غیررسمی نیز تشکیل شد که اعضای بیلدربرگ، بتوانند بهطور محرمانه با یکدیگر در تماس باشند.
حال، صهیونیسم توانسته بود پا را از تشکیل «نهضت اروپایی» فراتر گذارد و آمریکا را نیز برای دستیابی به اهداف خود، در کنار اروپا، بهخدمت گیرد. از سال ۱۹۵۴ به بعد، تقریباً سالی یکبار، صهیونیستها، سران قدرت و سرمایه را در یکی از هتلهای اشرافی جهان گرد هم میآورند تا با کمک آنان که، اغلب یهودی هستند، دربارۀ آیندۀ جهان، تصمیمگیری کنند.
همانطورکه پیشتر نیز اشاره کردیم، هر تصمیمی که در اجلاس بیلدربرگ گرفته میشود، بهدلیل نفوذ و تأثیرگذاری فراوان شرکتکنندگان، خودبهخود، ضمانت اجرایی پیدا میکند. از اینرو، آنگونه که خبرگزاری بیبیسی اعتراف میکند، بیلدربرگ، هدایتگر سیاستهای بینالمللی از پشت درهای بسته است.
رتینگر، بنیانگذار بیلدربرگ، تا آخر عمرش (۱۹۶۰) دبیرکل آن بوده و اساسنامهای برای بیلدربرگ تهیه کرده است. وی، سیمای شرکتکنندگان در جلسات بیلدربرگ را اینگونه ترسیم میکند: «شهروند هر کشوری که به دفاع از اصول اخلاقی و ارزشهای فرهنگی غرب اعتقاد داشته و در ترویج آن، شخصاً سهیم باشد، شایستۀ دعوت به اجلاس بیلدربرگ است. اما از آنجاییکه موفقیت نشستها به سطح شرکتکنندگان وابسته است، دعوتنامهها برای افراد مهم و عمدتاً سرشناسی ارسال میشود که از کانال تجارب، اطلاعات ویژه و نفوذشان در دوایر ملی و فوق ملی، میتوانند اهداف مورد نظر بیلدربرگ را تحقق بخشند.»
شرکتکنندگان، عمدتاً از میان بانکداران بزرگ، متخصصان جنگی، سران رسانههای تأثیرگذار و پرمخاطب، وزیران کلیدی، سرمایهگذاران بینالمللی و رهبران سیاسی اروپا و آمریکای شمالی بودند. براساس اسناد موجود، از اعضای فعال بیلدربرگ، میتوان به افراد زیر اشاره کرد: سران رسانههایی همچون «لوفیگارو»، «اکونومیست»، «تایمز»، «هرالدتریبیون» و…، نیز افرادی همچون «دونالد رامسفلد» وزیر جنگ سابق آمریکا، «دیوید راکفلر» میلیاردر و غول نفتی جهان، «هنری کیسینجر» از وزیران اسبق خارجۀ آمریکا، «پل ولفو ویتز» رئیس مستعفی بانک جهانی، «دیک چنی» معاون بوش و رؤسای شرکتهای بزرگ چند ملیتی؛ مانند نوکیا، کوکاکولا، مایکروسافت، پپسی و… .
«امریکن فری پرس» ، دستور کار اجلاس ۲۰۰۷ بیلدربرگ را اینگونه عنوان کرد: ایجاد اتحادیۀ آمریکایی متشکل از کشورهای غربی با واحد پول مشترک موسوم به «آمرو»؛ تعیین رئیس جدید بانک جهانی؛ چگونگی برخورد با روسیه؛ تعیین رئیسجمهور آیندۀ آمریکا؛ مسئلۀ هستهای ایران و… اما، آیا سران صهیونیست خواهند توانست، آرزوی خود را مبتنی بر مدیریت مخفی جهان، تحقق بخشند؟
«شعبدهباز، تا زمانی میتواند در فریفتن مردم موفق باشد، که تماشاگران از پشتپردۀ شعبدهبازی او بیخبرند. اگر کسی به پشت این پرده رود و حقایق را برای مردم بازگو کند، سکۀ این شعبدهباز از رونق خواهد افتاد.»
در اینجا اگر بخواهیم نقش بیلدربرگ را در تحقق نظم نوین جهانی، بهصورت خلاصه تبیین کنیم، تعریف ذیل، مجتمعی در برداشت از این گروه است:
گروه بیلدربرگ، مجمعی جهانی است، برای اعلام دستورات حاکمیتی که تنها منافع اقلیت زرسالار را تأمین میکند؛ لکن با اعلام دستوری که اقدام و انجام آن، دارایِ ضمانت اجرایی میباشد (که عموماً به دادن امتیازاتی خصوصی و شخصی میانجامد).
حاکمیت و مدیریت حکومتها، برای ایجاد نظم نوین جهانی از درون حکومتها و برای ایجاد جریانهای از «درون به درون و از درون به بیرون» طراحی شده است.
«گروه بیلدربرگ» سازمانی جهانی و مرموز است که بسیاری آن را «دولت پنهان جهان» میدانند. هدف این گروه، تشکیل «نظم نوین جهانی» تحت حاکمیت واحد است. این سازمان با گردآوردن رهبران سیاسی، رؤسای شرکتهای چندملیتی، محافل مالی و صاحبنظران در جلسات سالانه پشت درهای بسته، دستور کار جهانی را تعیین میکند. بیلدربرگ با استفاده از اهرمهایی مانند بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان تجارت جهانی، بر اقتصاد و سیاست جهان تأثیر میگذارد و قوانین را به نفع اهداف صهیونیسم تنظیم میکند.
جلسات این گروه با تدابیر امنیتی شدید و محرمانه برگزار میشود و هیچ رسانهای حق ورود ندارد. تصمیمات گرفتهشده در این جلسات، از جمله تشکیل ناتو، ایجاد بازار مشترک اروپا و وقوع جنگها، بهطور خودکار اجرایی میشوند.
بیلدربرگ، که در ۱۹۵۴ توسط «جوزف رتینگر» یهودی تأسیس شد، به دنبال ایجاد دولتی جهانی با اقتصاد و سیاستی تکبعدی و مبتنی بر صهیونیسم است. شرکتکنندگان در این جلسات، عمدتاً از میان بانکداران، سران رسانهها، سیاستمداران و سرمایهداران بینالمللی هستند.
با وجود تلاشها برای پنهانکاری، خبرنگاران جسور به اسنادی دست یافتهاند که نشان میدهد بیلدربرگ هدایتگر سیاستهای بینالمللی از پشت درهای بسته است. این گروه، با استفاده از نفوذ و قدرت اعضا، منافع اقلیت زرسالار را تأمین میکند و در مسیر ایجاد نظم نوین جهانی گام برمیدارد.