نگاهی به مدیریت پنهان رسانه ها در جهان
«اگر طلا، نخستین ابزار ما در سیطره و حکومت بر جهان است، بیتردید مطبوعات و روزنامهنگاری، دومین ابزارمان خواهد بود.»[1] این سخن را حاخامی یهودی به نام «راشورون»،[2] در سال ۱۸۶۹ و در شهر پراگ، در زمینۀ اهتمام یهود به تبلیغات گفت.
در دنیای دهکدهوار امروزه، گسترشیافتن وسایل ارتباطجمعی، بر تمام شئون حیات انسانها تأثیر گذاشته است. این تأثیر، بسیار فراتر از آن چیزی است که پدرانمان پیشبینی کرده بودند. قرارگرفتن اطلاعات در جایگاه تعیینکنندۀ روند اتفاقات سیاسی و اجتماعی، اهمیتی دوچندان برای آن ایجاد کرده است. کنترل جریان اطلاعاتی، اصلیترین بخش برای هر نوع سلطۀ سیاسی و اقتصادی در جهان است. سؤال اینجاست که امروزه، کنترل جریان اطلاعاتی جهان بهدست چه کسانی است.
کنترل
«رسانههاى جمعى، نگاه ما به جهان را شکل مىدهند و سپس به ما مىگویند که دربارۀ جهان چگونه بیندیشیم. در اصل، هرچه در مورد رخدادهاى اطراف ما یا محدودۀ آشنایان مىدانیم، از طریق روزنامهها، مجلات، رادیو یا تلویزیون و فضای مجازی به ما منتقل مىشود.
مهمتر از همه اینکه روزنامهنگاران و سردبیران، هرگونه شک باقىمانده را از ذهن ما برطرف مىکنند. آنها با بهکارگیرى تکنیکهاى پیشرفته و روانشناسانه، اندیشه و فکر ما را چنان هدایت مىکنند که بتوانیم با آنها هماهنگ شویم و سپس، به ما اجازه مىدهند که دقیقاً بدانیم که نگرش ما نسبتبه افراد و رفتارهاى مختلف چگونه باید باشد.»[3]
«بهقول الوین تافلر،[4] بار سنگین اطلاعات، هم کمر را خرد میکند و هم ذهن را درهم میکوبد. در عصر نوین انقلاب اطلاعات، درخواست مردم برای دستیابی به همۀ اطلاعاتی که دستیابی به آنها بسیار مطلوب است، آغاز شده. در همین زمان، خطر ایجاد یک نوع فاصلۀ جدید از نظر سواد وجود دارد که ناشی از دستیابی و توزیع نامتوازن منابع جدید ارتباطی و فنآوریهای نوین اطلاعاتی است.»[5]
«روش مجبور کردن این حکومتها به تحقق بخشیدن و تندادن به خواستههای ما هم همان کنترل افکار عمومی است که زمام آن در دست ما میباشد و با قدرت بزرگ، یعنی مطبوعات، آنها را بهحرکت در میآوریم و بقیه مطبوعات هم، بهجز تعداد اندکی، در اختیار ما هستند و به خواستههای ما پاسخ مثبت میدهند.»[6]
اسب های زین شده
«ما مطبوعات را زین میکنیم و بر آنها لگام میزنیم و دهنۀ آنها را محکم میگیریم. با تولیدات رنگارنگ چاپخانهها و انتشاراتیها نیز همین کار را میکنیم؛ زیرا تا زمانیکه همچنان در معرض یورشهای نشریات و کتابها هستیم، خلاصشدن ما از شرّ حملات مطبوعات، بیمعنا و بیفایده است. ما نسبت به فراوردههای گوناگون نشر و چاپ که چاپخانهها دست به انتشار آنها میزنند، عنایت ویژهای نشان خواهیم داد.» (بخشی از پروتکل دوازدهم) [7]
«سرکوبى، رقابت و تأسیس حقوق انحصارى داخلى براى انتشار اخبار و ایدهها، مشخصۀ افزایش تسلط یهودیان بر روزنامههاى آمریکایى بوده است. نتیجۀ توانایى یهودیان براى استفاده از صنعت نشر بهعنوان یک ابزار بدون رقیب، به مجرد ارائۀ نمونههایى از معتبرترین و بانفوذترین روزنامههاى آمریکا روشن مىشود و آن روزنامهها عبارت است از: نیویورک تایمز و والاستریت ژورنال[8] و واشنگتن پُست.[9] این سه روزنامه (سرمایههاى مسلط مالى و سیاسى آمریکا)، روزنامههایى هستند که تقریباً راهنما و الگوى همۀ روزنامههاى دیگر هستند. این روزنامهها مىگویند که چه چیز در سطح ملى یا بینالمللى خوب یا بد است. تولید خبر در اختیار آنهاست و دیگران صرفاً از آنها نسخهبردارى مىکنند و جالب اینکه هر سۀ این روزنامهها، دراختیار یهودیان قرار دارد.
نیویورک تایمز
راهنماى غیررسمى اجتماع، مد، تفریحات، سیاست و فرهنگ آمریکاست. این روزنامه به اندیشمندان آمریکا مىگوید که کدام کتاب را مطالعه کنند، کدام فیلم را ببینند، چه دیدگاههایى در حالحاضر رایج است، کدام سیاستمداران، آموزگاران، رهبران روحانى، هنرمندان و بازرگانان واقعى هستند. نیویورک تایمز طى چند دهۀ قرن اخیر، حقیقتاً یک روزنامۀ آمریکایى بوده است. این روزنامه در سال ۱۸۵۱، توسط دو غیریهودى بهنامهاى هنرى ریموند[10] و جرج جونز[11] تأسیس شد. پس از مرگ آن دو نفر در سال ۱۸۹۶، آدولف اُش[12] یک ناشر یهودىِ ثروتمند، نیویورک تایمز را خرید. در حالحاضر، نوۀ ارشد آدولف، آرتور سولزبرگر،[13] ناشر و مدیرعامل این روزنامه است.[GA3]
واشنگتن پُست
. این روزنامه با دایرکردن آژانسهاى خبرى در دفاتر دولتى در واشنگتن، درزمینۀ اخبار مربوط به دولت فدرال، موقعیت بهترى بهدست آورده است. واشنگتن پست نیز همانند نیویورک تایمز، ریشۀ غیریهودى دارد و بنیانگذار آن، شخصى غیریهودى است. در سال ۱۸۷۷، استیلسون هاچینز[14] آن را تأسیس کرد و در سال ۱۹۰۵، جان آرمیلن آن را از وى خریدارى کرد و بعدها، به ادوارد بى.میلن[15] بهارث رسید. اما، در ژوئن۱۹۳۳، در اوج بحران به ورشکستگى کشیده شد و در یک مزایده، توسط یوگن مایر[16] که یک سرمایهدار یهودى و همکار سابق برنارد باروخ،[17] تزار صنعتى آمریکا درطول جنگ جهانى اول، خریدارى شد.
والاستریت ژورنال

والاستریت ژورنال بهطور همزمان، در تمامی دنیا از جمله چاپ مخصوص برای آسیا و اروپا منتشر میشود. تیراژ روزنامۀ والاستریت ژورنال در سال۲۰۰۶، برابر با دو میلیون نسخه در روز بهاضافۀ یک میلیون مشترک وبگاه اینترنتی خود بود که آبونه و حقّ اشتراک میپردازند. بدیننحو، روزنامۀ والاستریت ژورنال پرفروشترین روزنامۀ اقتصادی در جهان محسوب میشود. مالک پیشین نشریۀ والاستریت ژورنال شرکت داوجونز (Dow Jones & Company) متعلق به پیتر آر.کن[18] یهودی بود که در سال ۲۰۰۷، آن را به قیمت پنج میلیارد دلار به شرکت نیوزکورپوریشن، به مالکیت روپرت مورداک فروخت.»[19]
رویترز
اگر به جدول نام خبرگزاریهای جهان نگاه کنید، نام خبرگزاری «رویترز» را در صدر میبینید. جالب است بدانید که بنیانگذار این خبرگزاری، یعنی «جولیوس پاول رویتر»، یهودی بوده است. در سال ۱۸۴۸ و تقریباً همزمان با رویترز، پنج روزنامۀ آمریکایی توافق کردند که خبرگزاری «آسوشیتد پرس» را تأسیس کنند. این خبرگزاری چند سال بعد، به شرکتی تعاونی تبدیل شد و اغلبِ روزنامهها و مجلات مشهور آن زمان آمریکا که بیشترِ آنها در دست یهودیها بود، در این شرکت عضو شدند.
خبرگزاری تایمز
مطبوعات انگلیس، با سابقهترین مطبوعات اروپا بهشمار میآیند و مسلّماً روزنامۀ @تایمز@، درمیان نشریات دیگرِ انگلیسی، برتر است. انتشار این روزنامه، در سال ۱۷۸۸ آغاز شد. پس از آن، مدتی طولانی به یکی از نمادهای مهم انگلیس و پارهای از میراث این کشور، مانند ساعت بیگبن یا کاخ باکینگهام، تبدیل شد. باید گفت که صهیونیستها از ابتدا در این روزنامه نفوذ داشتند. روتچیلد، ثروتمند انگلیسی، مبالغ کلانی به «جان والتر»، صاحب این روزنامه میداد تا @تایمز@ همچنان در خدمت صهیونیستها باشد. نهایتاً، پس از گرفتاری در بحرانی مالی، مورداکِ یهودی تمام سهام این روزنامه را خرید.
ریدر دایجست
صهیونیستها بر شماری از بنیادهای علمی و تخصصی، نفوذ و سیطره دارند و از آنها بهنفع خود بهرهبرداری میکنند. یکی از این بنیادها، «نشنال ژئوگرافیک» است که در زمینۀ جغرافیا شهرت بسیار دارد. بهنظر میرسد صهیونیستها از قدیم در این مجموعه دست داشتهاند؛ زیرا در سال ۱۹۱۵، در یکی از شمارههای مجلۀ این بنیاد، نقشهای از جهان با جدولی توضیحی چاپ شد که روی نقشه و جدول، در کنار کلمۀ «فلسطین» عبارت «سرزمین اسرائیل» درج شده بود. کسانی که سیر انتشار این مجله را از آغاز (۱۸۸۸) دنبال کردهاند، درمییابند که مسئولان آن، در زمینۀ هر مسئلهای مربوطبه فلسطین اصرار داشتهاند که اسامی صهیونیستی از قبیل «سرزمین اسرائیل» و «سرزمین عهد عتیق» و «سرزمین موعود» را بهکار ببرند.[GA5]
این بنیاد در سال ۲۰۱۱، به صاحبامتیازیِ فاکس اینترنشنال، شبکۀ ماهوارهای فارسیزبان خود را با شعار «عاشق تماشاکردن خواهید شد»، راهاندازی کرد. بسیاری معتقدند که این شبکه را نیز در راستای هدف کاهش مخاطب برای شبکههای بومی داخل ایران راهاندازی کردهاند. گروه مورداک نیز پیشاز این، با شبکههایی همچون «فارسی وان» و «من و تو»، درپی دستیابی به این هدف بوده است.
پروتکل دانشوران صهیون حقیقت دسته بندی رسانه ها در جهان امروز را اینگونه توصیف می کند:
«روزنامههای رسمی که سخنگوی ما هستند، در ردیف اول قرار دارند. این روزنامهها همواره پاسدار منافع ما هستند و از همینرو، تأثیر زیادی در مسیر حرکت افکار عمومی خواهند داشت. در ردیف دوم، روزنامههایی هستند که صبغۀ نیمهرسمی دارند. هدف این روزنامهها، جذب افراد بیتفاوت است. در ردیف سوم، روزنامههایی هستند که به توصیۀ ما، در ظاهر با ما مخالفت میورزند. دستکم یکی از این روزنامهها باید سخت از درِ مخالفت با ما درآید که در اینصورت، دشمنان واقعی ما در اعماق وجود خود و با زبان بیزبانی، از این وضع احساس خشنودی خواهند کرد؛ غافل از اینکه این تنها یک نمایش فریبنده است.»[20]
در عصر جهانیشدن، رسانهها نقش محوری در کنترل افکار عمومی و جهتدهی به تحولات سیاسی و اقتصادی دارند. پروتکلهای صهیونیستی بهوضوح اذعان میکنند که سلطه بر جریان اطلاعات، کلید حکمرانی بر جهان است. رسانههای جمعی با بهکارگیری تکنیکهای روانشناختی، ذهنیت مردم را شکل میدهند و آنها را بهسمت اهداف ازپیشتعیینشده هدایت میکنند.
سه روزنامه تأثیرگذار آمریکانیویورکتایمز، والاستریتژورنال، و واشنگتنپستکه الگوی سایر رسانههای جهان هستند، تحت مالکیت یا نفوذ یهودیان قرار دارند. نیویورکتایمز در سال ۱۸۹۶ توسط آدولف اُش (ناشر یهودی) خریداری شد و امروز توسط نوادگان او اداره میشود. واشنگتنپست پس از ورشکستگی در ۱۹۳۳ به دست یوگن مایر (سرمایهدار یهودی) افتاد. والاستریتژورنال نیز تا سال ۲۰۰۷ در اختیار خانوادههای یهودی بود و سپس به روپرت مورداک (یهودی) فروخته شد.
خبرگزاریهای بزرگ مانند رویترز (تأسیسشده توسط جولیوس رویتر یهودی) وتایمز لندن (تحت نفوذ روتچیلدها و سپس مورداک) نیز در اختیار شبکههای صهیونیستی هستند.
پروتکلهای دانشوران صهیون رسانهها را به سه دسته تقسیم میکنند: ۱) رسانههای رسمیِ حامی، ۲) نیمهرسمیهای جذبکننده بیتفاوتها، و ۳) رسانههای ظاهراً مخالف که همگی در نهایت در خدمت اهداف صهیونیسم جهانی عمل میکنند. این کنترل سیستماتیک، توهم انتخاب آزاد را برای مردم ایجاد میکند، درحالیکه جریان اطلاعات کاملاً مهندسیشده است.
[1]. Prague, He said: “if gold is the first source of power to dominate the world, Media should be the second.”, 1869.
[2]. Rabbi Rosharon
[3]. نشریۀ پگاه حوزه، ش۱۴۶، برگرفته از وبگاه رادیو اسلام.
[4]. Alvin Toffler
[5]. ویلیام شاوکراس، @روپرت مورداک امپراتور رسانهای@، ترجمۀ امیرحسین بابالار، تهران: ساقی، ۱۳۸۵، ص۳۲۶.
[6]. عجاج نویهض، @پروتکلهای دانشوران صهیون@، ترجمۀ حمیدرضا شیخی، تهران: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چ۴، ۱۳۸۶، ص۲۸۴.
[7]. بخشی از پروتکل دوازدهم، عجاج نویهض، @پروتکلهای دانشوران صهیون@، ص۳۰۸.
[8]. wall street journal
[9]. Washington post
[10]. Henry Jarvis Raymond (January 24, 1820 – June 18, 1869)
[11]. George Jones
[12]. Adolph Ochs
[13]. Arthur O. Sulzberger
[14]. Stilson Hutchins
[15]. EDWARD MILLEN
[16]. Eugene Meyer
[17]. Bernard Baruch
[18]. Peter R. Kann
[19]. نشریۀ پگاه حوزه، ش۱۴۶، برگرفته از دانشنامۀ آزاد: http://fa.wikipedia.org [20]. عجاج نویهض، @پروتکلهای دانشوران صهیون@، ترجمۀ حمیدرضا شیخی، تهران: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چ۴، ۱۳۸۶، ص۳۱۲.