مقاومتی که در فرهنگ و اجتماع نفس میکشد
در فلسطین، مقاومت فراتر از میدانهای جنگ است؛ این مفهوم در تاروپود فرهنگ و اجتماع مردمی نفوذ کرده که با وجود آوارگی، محاصره و اشغال، هویتی منسجم ساختهاند. از نکبت 1948 تا عملیاتهای مدرن مانند طوفان الاقصی، فلسطینیها با تکیه بر شبکههای اجتماعی، هنر و ایمان، مقاومتی چندلایه خلق کردهاند. شخصیتهایی مانند یحیی سنوار، عاهد تمیمی و غسان کنفانی بهعنوان الگوهای طراز این هویت را نمایندگی میکنند. این مقاله تحلیلی ساختار فرهنگی و اجتماعی فلسطین را با محوریت مقاومت و نقش این شخصیتها کاوش میکند.
چهرههای مقاومت فلسطینی
مقاومت فلسطینی از دل تجربههای جمعی و فردی شکل گرفته و شخصیتهایی مانند یحیی سنوار، عاهد تمیمی، و غسان کنفانی، هر یک به شیوهای، این مبارزه را در فرهنگ و اجتماع نهادینه کردهاند.
.
یحیی سنوار (1962-2024): سنوار، زاده اردوگاه خانیونس، تجربه آوارگی نکبت را از نزدیک لمس کرد. او که 22 سال را در زندانهای اسرائیل گذراند، با مطالعه زبان عبری و نگارش آثاری مانند رمان «خار و میخک»، مقاومت را به یک پروژه فکری بدل کرد. نقش او در عملیات طوفان الاقصی (2023) و رهبری حماس، او را به نمادی از ایستادگی تبدیل کرد که از دل اردوگاهها به صحنه جهانی رسید.
عاهد تمیمی (متولد 2001): تمیمی، از روستای نبی صالح، در 16سالگی به دلیل رویارویی با سربازان اسرائیلی در سال 2017، به چهرهای جهانی تبدیل شد. دستگیری او توجه بینالمللی را به نقض حقوق کودکان فلسطینی جلب کرد. تمیمی، که از خانوادهای فعال در مقاومت مدنی میآید، نشاندهنده نقش نسل جوان و زنان در فرهنگ مقاومت است.
غسان کنفانی (1936-1972): کنفانی، نویسنده و روزنامهنگار، با آثاری مانند «مردان زیر آفتاب» و «بازگشت به حیفا»، تجربه نکبت و آوارگی را به روایتهایی جهانی تبدیل کرد. او بهعنوان سخنگوی جبهه خلق برای آزادی فلسطین، مقاومت را از طریق ادبیات به ابزاری فرهنگی بدل کرد که تا امروز الهامبخش است.
این شخصیتها، از میدان جنگ تا خیابان و قلم، نشاندهنده تنوع مقاومت در فلسطین هستند و هرکدام بخشی از ساختار فرهنگی و اجتماعی را نمایندگی میکنند.
لید میانی: وقتی یک رهبر نظامی، یک دختر نوجوان، یا یک نویسنده، هرکدام به زبان خود، داستان فلسطین را روایت میکنند، مقاومت از یک استراتژی به یک هویت جمعی تبدیل میشود
شبکههای منسجم در برابر اشغال
جامعه فلسطینی، با وجود پراکندگی در غزه، کرانه باختری، و دیاسپورا (مردم دور از وطن) شبکهای اجتماعی ساخته که مقاومت در هسته آن قرار دارد. این ساختار، ریشه در تجربه نکبت 1948 دارد و از طریق خانوادهها، اردوگاهها، و نهادهای محلی تقویت شده است.
در کوچههای تنگ اردوگاه جبالیا، جایی که خانهها از بلوکهای سیمانی ساخته شدهاند، روابط اجتماعی فلسطینیها قویتر از دیوارهای محاصره است. این شبکهها، مقاومت را به یک نیروی اجتماعی پایدار تبدیل کردهاند.
اردوگاههای پناهندگان
اردوگاههایی مانند جبالیا، خانیونس و عید در غزه، و البداوی در لبنان، به مراکز مقاومت تبدیل شدهاند. این اردوگاهها، که پس از نکبت برای اسکان آوارگان شکل گرفتند، بیش از 70 درصد جمعیت غزه (تا 2023) را در خود جای دادهاند. در این محیطها، سازمانهای مقاومت مانند حماس و جهاد اسلامی، از طریق آموزش، خدمات اجتماعی، و فعالیتهای فرهنگی، نفوذ گستردهای دارند. برای مثال، یحیی سنوار در خانیونس بزرگ شد و از همین محیط به رهبری حماس رسید.
مساجد، کلیساها، و مدارس در فلسطین نقش مهمی در سازماندهی اجتماعی دارند. مساجد، بهویژه در غزه، بهعنوان مراکز آموزش و بسیج عمل میکنند. در کرانه باختری، مدارسی مانند دبیرستانهای رامالله، تاریخ فلسطین و ارزشهای مقاومت را به دانشآموزان آموزش میدهند. انجمنهای محلی، مانند اتحادیههای کارگری و گروههای زنان، نیز در هماهنگی اعتراضات و فعالیتهای مدنی نقش دارند. برای نمونه، اتحادیه زنان فلسطینی در کرانه باختری، کارگاههای آموزشی برای توانمندسازی زنان برگزار میکند که اغلب با موضوعات مقاومت گره خورده است.
در غزه، شبکههای غیررسمی مانند گروههای همسایگی و خویشاوندی، به سازماندهی کمکهای متقابل در زمان محاصره و حملات کمک میکنند. این شبکهها، بهویژه در زمان بحرانهایی مانند حملات اسرائیل در 2021 و 2023، نقش حیاتی در توزیع غذا، دارو، و سرپناه ایفا کردند.
تحلیلها نشان میدهند که 85 درصد فلسطینیهای غزه (تا 2023) معتقدند شبکههای اجتماعی محلی، از خانواده تا اردوگاه، مهمترین عامل حفظ مقاومت در برابر اشغال است.
فرهنگ فلسطینی: حافظه، نماد، و ابزارهای مقاومت
فرهنگ فلسطینی، آمیزهای از حافظه جمعی، نمادهای مقاومت، و تولیدات هنری است که در برابر تلاشهای اشغالگر برای محو هویت فلسطینی ایستادگی کرده است. این فرهنگ، ریشه در نکبت دارد و از طریق ادبیات، هنر، و آیینهای روزمره تقویت میشود.
وقتی کودکی در اردوگاه عید نقشه فلسطین را روی دیوار میکشد یا مادری داستان خانهای در یافا را برای فرزندش تعریف میکند، فرهنگ فلسطینی زنده میماند و مقاومت را به نسل بعدی منتقل میکند.
حافظه جمعی و نکبت
نکبت 1948، که منجر به آوارگی 800,000 فلسطینی و تخریب بیش از 400 روستا شد، به هسته اصلی فرهنگ فلسطینی تبدیل شده است. این حافظه از طریق داستانهای شفاهی، که اغلب در جمعهای خانوادگی روایت میشوند، حفظ شده است. برای مثال، بسیاری از خانوادهها در اردوگاهها کلید خانههای قدیمی خود در یافا، حیفا، یا عکا را نگه داشتهاند که به «کلید بازگشت» معروف است. موزههای محلی، مانند موزه فلسطین در رامالله، این کلیدها را بهعنوان نمادهای فرهنگی به نمایش میگذارند. روز نکبت (15 مه) نیز با راهپیماییها، نمایشگاههای عکس، و برنامههای آموزشی در حافظه جمعی فلسطینی ها یادآوری می شود.

نمادهای فرهنگی
چفیه، نقشه فلسطین تاریخی، و تصاویر شهدا، به بخشهای جداییناپذیر فرهنگ بصری فلسطین تبدیل شدهاند. چفیه، که ابتدا نماد دهقانان فلسطینی بود، در انتفاضه اول (1987) به نماد مقاومت بدل شد و امروز در سراسر جهان بهعنوان نشانه همبستگی با فلسطین شناخته میشود. نقشه فلسطین، که مرزهای پیش از 1948 را نشان میدهد، در گردنبندها، پوسترها، و دیوارنگارهها دیده میشود. تصاویر شهدا، مانند شیخ احمد یاسین یا یحیی سنوار، روی دیوارهای غزه و کرانه باختری نقش بستهاند و بهعنوان الهامبخش مقاومت عمل میکنند.
ادبیات فلسطینی، با نامهایی مانند محمود درویش، غسان کنفانی، و سمیره عزام، نقش کلیدی در حفظ هویت دارد. درویش، که به «شاعر ملی فلسطین» معروف است، در شعرهایی مانند «کارت هویت» و «در بیتالمقدس»، فلسطین را به نمادی از زیبایی و مقاومت تبدیل کرد. کنفانی در رمانهایش، مانند «مردان زیر آفتاب»، تجربه آوارگی را با جزئیات تکاندهندهای روایت کرد . سمیره عزام، نویسنده زن فلسطینی، با داستانهای کوتاه خود، زندگی روزمره فلسطینیها تحت اشغال را به تصویر کشید. این آثار، که در مدارس و دانشگاههای فلسطینی تدریس میشوند، به نسلهای جدید انگیزه میدهند.
دیوارنگارههای غزه و کرانه باختری، که اغلب توسط هنرمندان محلی مانند محمد صباغ کشیده میشوند، پیامهای مقاومت را منتقل میکنند. برای مثال، تصویر عاهد تمیمی روی دیوارهای رامالله، به نمادی از شجاعت نسل جوان تبدیل شده است. موسیقی نیز نقش مهمی دارد؛ گروههایی مانند «دام» (DAM)، اولین گروه هیپهاپ فلسطینی، با ترانههایی مانند «من کیام؟»، مسائل هویت و اشغال را مطرح میکنند. جشنوارههای فرهنگی، مانند جشنواره ادبیات فلسطین (PalFest)، نیز به ترویج این فرهنگ کمک کردهاند.
در زندگی روزمره، آیینهایی مانند عروسیها و مراسم یادبود شهدا، با نمادهای مقاومت آمیخته شدهاند. برای مثال، در عروسیهای غزه، اغلب آهنگهای ملیگرایانه اجرا میشود و تصاویر شهدا در مراسمها به نمایش درمیآید. این آیینها، مقاومت را به بخشی از زندگی اجتماعی تبدیل کردهاند.
گزارشها نشان میدهند که 80 درصد محتوای فرهنگی تولیدشده در فلسطین (تا 2023) بهنحوی با مقاومت و نکبت مرتبط است، از شعر و داستان تا نقاشی و موسیقی.
ایمان قلب مقاومت
مذهب در فلسطین، چه اسلام و چه مسیحیت، بهعنوان ستون معنوی مقاومت عمل کرده و شبکههای اجتماعی را تقویت کرده است.
وقتی صدای اذان از مسجدالاقصی با نوای کلیسای قیامت در بیتالمقدس درمیآمیزد، فلسطینیها پیامی روشن میفرستند: مقاومت، فراتر از دین، یک هویت ملی است.
حدود 93 درصد فلسطینیها (تا 2023) مسلمانان اهل سنت هستند. مفاهیم قرآنی مانند صبر، جهاد، و شهادت، بهویژه در گفتمان گروههایی مانند حماس، نقش کلیدی دارند. مسجدالاقصی، بهعنوان سومین مکان مقدس مسلمانان، بارها محل درگیری با نیروهای اسرائیلی بوده و به نمادی از مقاومت تبدیل شده است. خطبههای مساجد در غزه، اغلب بر ایستادگی در برابر اشغال تأکید دارند.
مسیحیان فلسطینی، که حدود 6 درصد جمعیت را تشکیل میدهند، با حضور در اعتراضات و فعالیتهای مدنی، به حفظ وحدت ملی کمک کردهاند. عطاالله حنا، اسقف اعظم بیتالمقدس، با سخنرانیهایش علیه اشغال، به نمادی از مقاومت مسیحی تبدیل شده است. کلیسای قیامت، بهعنوان مکانی مقدس، به مرکز تجمعات ضد اشغال بدل شده است.
همزیستی مسالمتآمیز بین مسلمانان و مسیحیان، بهویژه در رویدادهایی مانند انتفاضهها و راهپیماییهای بازگشت، مشهود است. برای مثال، در راهپیماییهای بازگشت 2018، مسیحیان و مسلمانان کنار هم علیه محاصره غزه اعتراض کردند.
سنوار و جایگاه او در فرهنگ و اجتماع
یحیی سنوار، بهعنوان یک رهبر حماس، نهتنها یک استراتژیست نظامی، بلکه یک نماد فرهنگی و اجتماعی بود. او که در اردوگاه خانیونس بزرگ شد، تجربه نکبت را به نیروی محرکهای برای سازماندهی مقاومت تبدیل کرد.
سنوار با نگارش آثاری مانند «خار و میخک» در زندان، مقاومت را به یک پروژه فکری بدل کرد. او با تقویت گردانهای عزالدین قسام و روابط با محور مقاومت (ایران، حزبالله، و انصارالله)، حماس را به یک نیروی منطقهای تبدیل کرد. نقش او در طوفان الاقصی (2023) نشاندهنده تواناییاش در تبدیل تجربه شخصی به استراتژی جمعی بود. شهادتش در 2024، بهجای تضعیف، روحیه مقاومت را تقویت کرد، بهطوریکه نظرسنجیها او را بهعنوان شخصیت برتر جهان عرب در آن سال معرفی کردند.
آیندهای ریشهدار در گذشته
فرهنگ و اجتماع فلسطینی، با وجود محاصره و اشغال، همچنان مقاوم است. دادهها نشان میدهند که 65 درصد جوانان فلسطینی (تا 2023) معتقدند مقاومت مسلحانه و مدنی تنها راه آزادی است. این باور، از طریق خانوادهها، اردوگاهها، و تولیدات فرهنگی منتقل میشود.
وقتی جوانی در رامالله چفیه به دوش میاندازد یا دیوارنگارهای از سنوار در غزه میکشد، آینده فلسطین را ترسیم میکند؛ آیندهای که در آن مقاومت، یک هویت است.
جامعه و فرهنگ فلسطینی، با ریشه در نکبت 1948، شبکهای منسجم از حافظه جمعی، ایمان، و کنش اجتماعی ساخته است. خانوادهها، اردوگاهها، و نهادهای محلی، مقاومت را به بخشی از زندگی روزمره تبدیل کردهاند، در حالی که ادبیات، هنر، و نمادهایی مانند چفیه و کلید بازگشت، این هویت را جهانی کردهاند. شخصیتهایی مانند یحیی سنوار، عاهد تمیمی، و غسان کنفانی، با نقشهای متفاوت خود، این فرهنگ را تقویت کردهاند. سنوار، از دل آوارگی، مقاومتی سازمانیافته را نمایندگی کرد، در حالی که تمیمی و کنفانی نشان دادند که مقاومت میتواند در خیابانها و قلمها نیز جریان داشته باشد. این ساختار فرهنگی و اجتماعی، فلسطین را به سرزمینی تبدیل کرده که مقاومت در آن نفس میکشد.