گرگ و شغال

گرگ و شغال

اسرائیل و آمریکا؛ یک روح در دو پیکر

هم‌ذات‌پنداری راهبردی

وقتی از اتحاد آمریکا و اسرائیل سخن می‌گوییم، فراتر از پیمان‌ها و تفاهم‌نامه‌های رسمی حرف می‌زنیم. ما با پیوندی روبه‌رو هستیم که در لایه‌های ژرف‌تری از منافع، ادراک‌ها، تهدیدهای مشترک و حتی فُرم مداخله در جهان تعریف شده است. این دو بازیگر، بر مبنای منطق بقا، هژمونی و بازتعریف مرزهای قدرت، سال‌هاست پروژه‌ای را جلو می‌برند که نه‌فقط نظم خاورمیانه، بلکه هویت ملت‌ها را هدف گرفته است.

در این هم‌افزایی راهبردی، اسرائیل نقش پستِ دیده‌بانی و اجرا را بر عهده دارد و ایالات متحده فرماندهی اطلاعات، تسلیحات و سیاست‌های کلان را در دست دارد. هرجا که نام اسرائیل باشد، سایه آمریکا هم حضور دارد، و هر سیاست کلانی که آمریکا در خاورمیانه اجرا می‌کند، در قلبش مهر تل‌آویو حک شده است.

از صحرای نقب تا دالان داوود

در چند سال گذشته، پیوندهای آمریکا و اسرائیل از سطح دیپلماتیک و نظامی به سطحی زمین‌محور، دقیق و پروژه‌محور ارتقا یافته‌اند. نمونه بارز آن، طرح‌های زمینی و هوایی همچون پیمان ابراهیم و راهروی داوود است. این دو پروژه، صرفاً راهبردی نیستند، بلکه خطوط ارتباط تمدنی‌اند که ستون‌های نظم آینده را شکل می‌دهند.

پیمان ابراهیم، نرمال‌سازی بدون صلح را به کشورهای عربی تحمیل کرد. از امارات و بحرین تا مراکش و حتی زمزمه‌هایی درباره سعودی، این پیمان بهانه‌ای برای ایجاد یک سپر منطقه‌ای است که هدفش نه مقابله با بحران‌های واقعی، بلکه انسداد جبهه مقاومت و مهار ایران است.

 راهروی داوود، طرحی است که مانند ماری خزنده، خود را از بلندی‌های جولان تا شمال سوریه می‌کشد. یک دالان خاموش اما مرگبار، که اسرائیل با کمک نظامی-اطلاعاتی آمریکا و گروه‌های شبه‌نظامی در سوریه آن را می‌سازد. این مسیر نه‌تنها امکان عبور مستقیم تجهیزات نظامی و اطلاعاتی را فراهم می‌کند، بلکه به اسرائیل دسترسی مستقیم به منابع آب، نفت و راهبردی سوریه می‌دهد؛ شبیه آنچه آمریکا در دهه ۱۹۶۰ در ویتنام جنوبی اجرا کرد، اما این بار با پوشش «همکاری ضدتروریستی».

در کنار پروژه‌های مشخص، آنچه رابطه آمریکا و اسرائیل را استثنایی کرده، رویکرد فراجغرافیایی آن‌هاست. این دو بازیگر، نظم منطقه‌ای را نه‌فقط در مرزهای سنتی، بلکه در قالب مسیرهای انتقال قدرت، دانش، اطلاعات و تسلیحات بازتعریف می‌کنند.

راهروی زمینی امارات اسرائیل، یکی دیگر از این نمونه‌هاست. یک مسیر ترانزیتی به ظاهر تجاری که از سواحل امارات تا سواحل مدیترانه امتداد دارد. اما در واقع، این دالان امنیتی، دسترسی مستقیم اسرائیل به خلیج فارس و به‌ویژه مرزهای شرقی ایران را ممکن می‌سازد. در ظاهر مسیر تجاری است؛ ولی در باطن راهی برای استیلای نظامی است.

نظم امنیتی جدید؛ با طعم سایبری و فریب رسانه‌ای

یکی از مهم‌ترین ابزارهای این اتحاد، نه تانک و موشک، بلکه بیت‌های داده، الگوریتم‌های نظارتی و مهندسی افکار عمومی است. امروز جنگ‌ها در پشت‌صحنه جریان دارند؛ جایی که اسرائیل و آمریکا در قالب یک شبکه‌ی اطلاعاتی-رسانه‌ای مشترک، تصویرها را سانسور و ذهن‌ها را مهندسی می‌کنند.

کنترل رسانه‌ای جهانی توسط لابی صهیونیستی نه شعار است و نه توهم توطئه؛ واقعیتی است که در روزنامه‌نگاری مدرن به‌وضوح دیده می‌شود. پلتفرم‌های بین‌المللی رسانه‌ای، از CNN گرفته تا BBC، خط قرمزهایی نانوشته برای انتقاد از اسرائیل دارند. صدای فلسطینیان، اگر هم شنیده شود، در قالب سوژه‌های «غم‌انگیز» روایت می‌شود نه کنشگران یک مقاومت مشروع.

حتی در کشورهایی با پیشینه رسانه‌ای غنی، مانند انگلستان یا فرانسه، فشارهایی از سوی لابی‌های حرفه‌ای اعمال می‌شود تا روزنامه‌نگاران از پوشش واقعیت ‌هایی چون جنایات اسرائیل در غزه یا تسخیر بی‌صدای بلندی‌های جولان خودداری کنند. این همکاری رسانه‌ای همان سلاح نرمی است که هر روز تصویر مقاومت را تحریف و چهره اشغال‌گران را بزک می‌کند.

در لایه‌های پنهان‌تر، پروژه‌های سایبری مشترک میان اسرائیل و آمریکا وارد فاز عملیاتی شده‌اند. از جنگ نرم علیه زیرساخت‌های ایران گرفته تا نفوذ در اپلیکیشن‌ها و شبکه‌های بانکی، این اتحاد توانسته با تلفیق اطلاعاتی، کشورهای عربی هم‌پیمان را به ابزار نظارت و انسداد مقاومت تبدیل کند.

حتی در کشورهایی چون امارات، سامانه‌های شناسایی هوش مصنوعی از طریق شرکت‌های پوششی اسرائیلی فعال‌اند؛ سیستم‌هایی که نه‌تنها شهروندان را پایش می‌کنند بلکه به‌صورت نامرئی بر حرکات اقتصادی جریان مقاومت سایه می‌اندازند. در اینجا، دشمنی نه از پشت اسلحه، که از درون کدهای رمزنگاری‌شده اعمال می‌شود.

پروژه تمدنی اسرائیل – آمریکا

واقعیت تلخ آن است که اسرائیل و آمریکا دیگر صرفاً دو کشور متحد نیستند، بلکه در حال پیشبرد یک پروژه تمدنی ترکیبی هستند. پروژه‌ای که در آن، مرزها مهم نیستند، بلکه خطوط دسترسی، کانال‌های داده، منابع انرژی و ذهن‌های تسلیم‌شده اولویت دارند.

از پروژه‌های امنیت سایبری تا مهندسی آموزش، از تسخیر مسیرهای تجاری تا بازنویسی تاریخ در رسانه‌ها، این اتحاد به دنبال آن است که هویت منطقه را بازتعریف کند. هدف آن‌ها فقط کنترل نظامی نیست؛ تسخیر افکار، فرهنگ و آینده است.

پروژه گلف ۲ ، گروگان گیری اقتصاد

در سایه پیمان‌های ظاهراً اقتصادی مانند اتحادیه گلف ۲، اسرائیل تلاش کرده است که ساختار مالی کشورهای خلیج‌فارس را به شبکه‌ای امنیتی وابسته به تل‌آویو تبدیل کند. این پروژه، که از طریق مشاوران امنیتی مشترک با آمریکا شکل گرفته، در حقیقت، یک شبکه مالی-نظارتی است که جریان پول، تسهیلات و حتی صادرات نفتی را از درون رصد می‌کند. اسرائیل از این طریق، نه تنها از منابع ثروت خلیج بهره می‌برد، بلکه هرگونه تعامل مالی با بازیگران مقاومت مانند ایران و یمن را رهگیری و مسدود می‌کند.

حیله عادی سازی وابط

پشت‌پرده برخی سفرهای مذهبی تحت عنوان «زیارت ادیان ابراهیمی» یا «گردشگری مذهبی مشترک»، فعالیت‌های پیچیده اطلاعاتی نهفته است. در قالب این سفرها، که عمدتاً توسط نهادهایی نظیر «سازمان دوستی ابراهیم» هماهنگ می‌شود، مأموران امنیتی اسرائیلی و آمریکایی به بررسی ساختارهای مذهبی، اجتماعی و حتی موقعیت‌های امنیتی کشورهای هدف می‌پردازند. این پوشش «بین‌الادیانی» به ابزاری برای جاسوسی نرم، نفوذ فرهنگی و مدیریت برداشت‌های دینی ملت‌ها تبدیل شده است.

معامله قرن

طرح شکست‌خورده «معامله قرن» که توسط دولت ترامپ و با مشارکت صهیونیست‌ها طراحی شد، فقط هدفش فروش فلسطین نبود؛ بلکه نقشه‌ای برای بازتعریف ژئوپلیتیک مقاومت در کل منطقه بود. در این طرح، لبنان می‌بایست نقش حائل را بازی می‌کرد، سوریه به‌طور کامل از محور مقاومت حذف می‌شد و عراق به یک دولت عادی‌شده با اسرائیل بدل می‌شد. هرچند این طرح با مقاومت ملت‌ها زمین خورد، اما خطوط آن همچنان در پروژه‌های امنیتی جدید مانند «ناتو عربی – عبری» دنبال می‌شود.

اسرائیل و آمریکا به موازات پروژه‌های امنیتی، وارد میدان نرم‌افزاری آموزش شده‌اند. در بسیاری از کشورهای عربی، محتوای کتاب‌های درسی به‌تدریج از واژگانی چون «مقاومت»، «شهید»، یا حتی «آزادی فلسطین» پاک می‌شود. در مقابل، مفاهیم انتزاعی مانند «صلح جهانی»، «همزیستی ادیان» و «توسعه پایدار» جایگزین آن شده‌اند. این نفوذ، به‌ویژه با همکاری شرکت‌های آمریکایی و مؤسسات ظاهراً علمی صورت می‌گیرد و هدفش نسل‌سازی برای پذیرش اسرائیل به‌عنوان یک «واقعیت طبیعی» است.

گاز، طلا، تکنولوژی

یکی دیگر از محورهای اتحاد اسرائیل آمریکا، بهره‌برداری از منابع شرق مدیترانه است. میادین گازی «لوِیَتان» و «تامار» در فلسطین اشغالی، عملاً با سرمایه‌گذاری شرکت‌های آمریکایی توسعه یافته‌اند. این منابع نه تنها درآمد عظیمی برای تل‌آویو ایجاد می‌کنند، بلکه با احداث خطوط صادرات به اروپا، امکان فشار بر روسیه را نیز فراهم می‌سازند.  در واقع، اسرائیل به نقطه اتکای انرژی آمریکا در دوران پساتحریم روسیه تبدیل شده است. این یعنی انرژی، سلاح جدید آمریکایی-صهیونیستی در مدیریت منطقه است.

اسرائیل و آمریکا دیگر تنها دو کشور هم‌پیمان نیستند؛ آن‌ها بازیگرانی در تئاتری هستند که آینده خاورمیانه را بدون حضور ملت‌ها می‌نویسند. آن‌ها مسیرها را بازطراحی، منابع را مسیریابی و افکار را مهندسی می‌کنند. از راهروی داوود تا راهروی ابراهیم، هر مسیر، تکه‌ای از نقشه قدرت آن‌هاست

اما تاریخ نشان داده که هیچ نقشه‌ای ابدی نیست، مگر اینکه ملت‌ها سکوت کنند. و اکنون زمان فریادهای هشیارانه است؛ نه فقط از غزه و قدس، بلکه از هر جایی که می‌توان کلمه‌ای نوشت یا صدایی پخش کرد.

اتحاد آمریکا و اسرائیل فراتر از پیمان‌های دیپلماتیک، پروژه‌ای راهبردی و چندلایه است که در ابعاد نظامی، اطلاعاتی، رسانه‌ای و تمدنی گسترش یافته. اسرائیل در این اتحاد نقش اجرایی و میدانی دارد و آمریکا هدایت کلان را بر عهده گرفته است. پیمان ابراهیم و راهروی داوود دو نمونه از پروژه‌های راهبردی مشترک هستند که با هدف مهار محور مقاومت، نفوذ در منطقه و تسلط بر منابع راهبردی مانند آب، نفت و انرژی طراحی شده‌اند. این اتحاد در لایه‌های نرم‌تر نیز فعال است؛ از مهندسی رسانه و سانسور صدای فلسطین گرفته تا پروژه‌های سایبری و تغییر محتوای آموزشی برای تحریف واقعیت‌ها و حذف مفاهیم مقاومت. در قالب طرح‌هایی مانند “گلف ۲” نیز ساختارهای مالی خلیج‌فارس به شبکه‌های نظارتی وابسته به تل‌آویو پیوند خورده‌اند. هدف نهایی این اتحاد، صرفاً تسلط نظامی نیست، بلکه بازتعریف هویت منطقه، مدیریت افکار عمومی و استقرار یک نظم امنیتی جدید است.

جست و جو
فهرست مطالب
سرفصل ها
آخرین پست ها
ناگفته های هولوکاست1
ناگفته های هولوکاست

افسانه اتاق های گاز – یهودستیزی در آلمان آشنایی با نظریه‌های نژادگرایانه و نیز استفاده

اربابان تحریف
اربابان تحریف

یهودیان و تحریف اسلام پس از پیامبر یهودیان در دستگاه خلافت اهل کتاب با بهره‌گیری

آیپاک 1
آيپاک

لابی تامین منافع اسرائیل در امریکا از بدو پیدایش رژیم صهیونیستی، سیاست‌های آمریكا كاملا در

مبنا

مبنا یعنی اساسی که با انطباق و سنجش از آن، تمام اجزاء یک کل تعریف

فلسفه شهادت
فلسفۀ‌ شهادت

سبک زندگی شهادت‌گونه بر مبنای سبک زندگی شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی اصل در شهادت رسیدن

حماسه خمینی

 ‌خطر چیست؟ دشمن کیست؟ آشنایی با روش و اندیشه‌های حضرت امام خمینی (ره) در مبارزه

حاج رمضان

اسطوره ای در تعقیب و تحت تعقیب لشکر شیطان نام سردار سرلشکر پاسدار شهید «محمد

فتحی شقاقی
«فتحی شقاقی»

«فتحی شقاقی»؛ فرزند فلسطینی لیبیایی امام تاریخ فلسطین مبارزان و رهبران بسیاری را به خود

دریافت نسخه آنلاین مقاله
QR Code