سید عبدالملک الحوثی

بیرقدار یمن

پس از شهادت سید حسین الحوثی، بنیانگذار و رهبر جنبش انصارالله، در جنگ با رژیم صالح و هم پیمانان وهابی و غربی اش، این تصور در نظر دشمن شکل گرفت که کار نیروهای مبارز انقلابی در یمن به پایان رسیده است اما با کنار رفتن سید حسین، فرد دیگری از خاندان او جانشینش شد که غرب، وهابیت سعودی و حالا هم رژیم صهیونیستی از این که او جانشین سید حسین الحوثی شده است بسیار پشیمان هستند.

سید عبدالملک کوچک ترین فرزند سید بدرالدین الحوثی و آخرین برادر سید حسین الحوثی مدت کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در حومه شهر «صعده» مرکز استان صعده در شمال یمن به دنیا آمد. خانواده او از نظر مالی متوسط رو به ضعیف اما از نظر جایگاه و موقعیت در میان مردم بسیار شناخته شده و مورد احترام بودند. هم پدرش، هم پدربزرگش و هم عموی پدرش از علمای برجسته زیدی مذهب در استان صعده به حساب می آمدند؛ مسیری که بعدا برادر بزرگترش سید حسین نیز دنبال و او را در نهایت به جرگه یاران امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران وارد کرد.

برخلاف بسیاری از هم سالان خود، سید عبدالملک در هیچ مدرسه رسمی و دولتی تحصیل نکرد و هیچ یک از مدارک تحصیلی دولت و رسمی را به دست نیاورد اما از اول کودکی زیر نظر پدرش سید بدرالدین و برادرش سید حسین به تحصیل علوم دینی و فقه و احکام مذهب زیدی زیر نظر پدر و برادرش مشغول شد. پیگیری و جدیت او تحسین پدر و برادرش را به دنبال داشت.

سید عبدالملک در نوجوانی (دهه 70 شمسی/90 میلادی) به همراه برادرش سید حسین صعده را به مقصد شهر صنعاء، پایتخت یمن، ترک کرد تا هم در کنار او به فعالیت در تشکیلات «جوانان مومن» (الشباب المؤمنین)، که بعدا به جنبش «انصار الله» (حرکة انصار الله) تغییر نام داد، بپردازد و هم به عنوان محافظ و همراه شخصی برادرش در جلسات حزب خلق یمن، که سید حسین در آن زمان یکی از نمایندگان آن در مجلس یمن بود، حاضر باشد. او در این دوره خیلی بیشتر از قبل تحت تأثیر شخصیت و نظرات برادرش، که اول مروج انقلاب اسلامی ایران در یمن به حساب می آمد، قرار گرفت.

سید عبدالملک همچنان در کنار برادرش به فعالیت های خود ادامه می داد تا اینکه پس از تبدیل جماعت شباب المومنین به جنبش انصارالله و سپس جنگ با حکومت یمن و شهادت برادرش، با وجود اینکه از نظر سنی جوان ترین فرزند خانواده بود، توانست رهبری جنبش انصارالله را به دست بگیرد.

جنگ با رژیم صالح و رژیم سعودی از اولین تجاربی بود که سید عبدالملک الحوثی، که حالا دیگرش با لقب «ابو جبرئیل» شناخته می شد، توانست با موفقیت از آن سر برآورد. در مرحله بعدی سید عبدالملک توانست با کمک دیگر گروه های معارض، حکومت علی عبدالله صالح را وادار به پذیرش شرایط انقلابی جدید در یمن کند و پس از گذشت چند سال از انقلاب و خیانت بعضی گروه ها و همدستی شان با دولت «عبد ربه منصور هادی»، صنعاء را به تصرف درآورد و زمینه را برای حاکمیت دولت جنبش انصارالله و قبایل هم پیمان در پایتخت یمن شکل دهد.

این اقدام با تهاجم نظامی عربستان، تحت عنوان عملیات «طوفان قاطعیت» (عاصفة الحزم) در بهار 1394 (آوریل 2015) پاسخ داده شد و دولت جدید را به مدت نزدیک به 8 سال (تا پایان 1401/ مارس 2023) درگیر جنگ با عربستان کرد؛ جنگی که عربستان بدون تحقق هدف خود از سرنگونی حکومت و جنبش انصارالله در یمن، مجبور به پذیرش آتش بس شد آن هم درحالیکه ریاض و چند شهر دیگر مهم عربستان، علاوه بر تأسیسات حساس نفتی آرامکو، توسط ارتش و کمیته های مردمی یمن هدف حمله قرار گرفتند.

یکی از بزرگترین ضررهای عربستان در این جنگ عدم موفقیت در ترور سید عبدالملک بود، آن هم با وجود تعیین یک جایزه 30 میلیون دلاری در ازای هر نوع اطلاعاتی که منجر به شناسایی یا دستگیری او شود؛ مردی که بسیاری او را نمونه ای یمنی از شهید سید حسن نصرالله به حساب می آوردند. سیاست هوشمندانه سید عبدالملک و شخصیت کاریزماتیک او، که با شناخت دقیق او از رسانه و وسایل ارتباطات جمعی و راه اندازی شبکه ای مانند «المسیره» همراه شد، موج همراهی با جنبش انصارالله در داخل و خارج از یمن را بسیار تقویت کرد.

چند ماه پس از موفقیت بزرگ سید عبدالملک در وادار کردن رژیم سعودی به آتش بس، حماس در فلسطین دست به اجرای عملیات طوفان الاقصی زد. شاید ده روز بیشتر از شروع عملیات طوفان الاقصی و متقابلا حملات اسرائیل به غزه نگذشته بود که با تصمیم سید عبدالملک و سران جنبش انصارالله و دولت و ارتش انقلابی، یمن وارد جنگ با رژیم صهیونیستی شد و ضربه به منافع رژیم اشغالگر قدس در دریای سرخ را اولویت اول خود قرار داد تا به این ترتیب به محاصره و کشتار مردم مظلوم نوار غزه پایان دهد.

اقدام شجاعانه سید عبدالملک الحوثی، که با قاطعیت ارتش و نیروهای مسلح و مردم انقلابی حامی دولت انصارالله در یمن به اجرا درآمد، باعث محبوبیت یمن و شیعیان یمنی در بین فلسطینی ها شد طوری که بهیچوجه در گذشته سابقه نداشت. این افزایش محبوبیت محدود به فلسطین نماند و بسیاری از مردم آگاه شده در دنیا از این اقدام سید عبدالملک و دولت و ارتش یمن حمایت کردند.

در نتیجه اقدام یمن، که با حملات موشکی به داخل فلسطین اشغالی همراه شد، بندر ایلات شاهراه دریایی رژیم در شمال خلیج عقبه و ساحل دریای سرخ به ورشکستگی افتاد و راه ارتباط دریایی رژیم از مسیر جنوبی قطع شد. بسیاری از کشتی های تخطی کننده از فرمان یمن برای عدم سفر به سمت جنوب فلسطین اشغالی توسط نیروی دریایی و یگان موشکی ارتش یمن یا هلی برن تکاوران یمنی هدف قرار گرفته و غرق یا مصادره شدند.

آمریکا و انگلیس که از این سیاست و عملیات یمن به خشم آمده بودند، با همکاری نیروی هوایی اسرائیل حملاتی را انجام دادند که بعضی از آن ها منحصرا برای ترور سید عبدالملک الحوثی طراحی شده بود اما هیچکدام از این اتفاقات نه منجر به شهادت رهبر زبده جنبش انصارالله و مرشد سیاسی مذهبی یمن انقلابی شد و نه جلوی تداوم عملیات های یمن علیه رژیم صهیونیستی را گرفت.

هوشمندی سید عبدالملک الحوثی به این حد بسنده نشد و طی جنگ 12 روزه تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران، با فرمان او و هماهنگی مشترک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و نیروهای مسلح یمن، عملیات های موشکی مشترکی از طرف ایران و یمن علیه اهداف متعلق به رژیم صهیونیستی در شهر تل آویو و حومه آن با موفقیت به اجرا درآمد.

اگر آمریکا و اسرائیل گمان می کردند که با کمک به رژیم صالح و رژیم عربستان سعودی برای از بین بردن شهید سید حسین الحوثی می توانند جلوی قدرت جنبش انصارالله و گسترش تفکر انقلابی امام خمینی در یمن را بگیرند، حضور و رهبری کوچکترین برادرش سید عبدالملک به خوبی ثابت کرد که تا چه در این تصور و تحلیل خطا و ناشی گری به خرج دادند.