تاریخ مبارزات ضد صهیونیستی در لبنان اگرچه به روزگار جنگ های جهانی و مقابله با شهرک نشینان مهاجر یهودی مستقر در نواحی بین لبنان و فلسطین بازمی گردد اما اوج آن در دهه 50 شمسی (70 میلادی) و زمانی بود که گروه های مبارز فلسطینی مستقر در لبنان از یک سمت و جنبش تازه تأسیس لبنانی شیعی «اَمَل»، شاخه نظامی حرکه المحرومین و تحت رهبری امام موسی صدر و دکتر مصطفی چمران، از سوی دیگر با نظامیان صهیونیست در نوار مرزی جنوب لبنان درگیر جنگ و نبرد بودند.
این جنگ و درگیری پیش از اشغال نوار مرزی جنوب لبنان در زمستان 1978 (1356) طی عملیات ارتش اسرائیل (موسوم به عملیات لیطانی) و شکل گیری ارتش مزدوران جنوب لبنان در این منطقه آغاز شد اما روند آن پس از این اشغال شدت پیدا کرد.
در همین زمان صدای انقلاب اسلامی ایران توسط امام موسی صدر، دکتر چمران و تنی چند از مبارزان ایرانی به لبنان رسید و نیروهای مبارز ضد صهیونیست، خصوصا در میان شیعیان، با این انقلاب و رهبر آن، امام خمینی، هم پیمان شدند. گروهی از این مبارزان حتی قصد داشتند پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در مراحل پایانی وقوع انقلاب برای کمک به مردم در نبرد با رژیم شاه راهی تهران شوند که شهادت شان مانع از این اتفاق شد.
با این حال چند سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در ابتدای جنگ تحمیلی، گروه هایی از جوانان لبنانی برای لبیک به ندای امام خمینی و حضور در جبهه های دفاع مقدس راهی ایران شدند. تعدادی از طلاب لبنانی حوزه علمیه قم هم به این گروه پیوستند و به عنوان رزمنده مبلغ در جبهه حضور پیدا کردند. این حضور البته نه به صورت خودسرانه بلکه ضمن کسب تکلیف شرعی از امام خمینی و با هماهنگی بسیج و یگان های رزمی طلاب در سپاه طی دفاع مقدس بود.
تجاوز گسترده رژیم صهیونیستی به خاک لبنان آن هم چند روز پس از فتح خرمشهر توسط ایران و متعاقب ورود ارتش اسرائیل به نواحی اطراف بخش جنوبی شهر بیروت، پایتخت لبنان، باعث شد که امام با صدور فتوایی خطاب به مردم خصوصا جوانان مسلمان و شیعه لبنانی، آنان را به جهاد علیه رژیم صهیونیستی دعوت کند. همچنین مأموریت قوای «محمد رسول الله (ص)» سپاه که تحت فرماندهی «حاج احمد متوسلیان» برای جنگ با اسرائیل راهی سوریه و سپس لبنان شده بودند، از جنگ مستقیم با اسرائیل به آموزش و تجهیز جوانان شیعه لبنانی برای نبرد با این رژیم تغییر پیدا کرد. این اتفاق همزمان با نبردهای سنگین هسته های خودجوش مقاومت علیه ارتش اسرائیل در بیروت بود؛ هسته هایی عملیاتی که فرماندهان و نیروهایشان خود را «خمینیون»، سربازان امام خمینی، می نامیدند. گروه هایی از جوانان نخبه تشکیلات خودجوش مقاومت نیز طی همین بازه زمانی برای گذراندن دوره های آموزش نظامی در سپاه راهی ایران شدند.
چند ماه بعد و در آبان 1361 (نوامبر 1982) اولین عملیات ویژه تاریخی علیه اسرائیلی ها در شهر صور انجام شد که طی آن شهید احمد قصیر با خودرویی بمبگذاری شده مقر فرماندهی ارتش اسرائیل در خاک لبنان، که در این شهر قرار داشت، را منهدم و بیش از 140 نظامی اسرائیلی را به درک واصل کرد؛ عملیاتی که با فتوای امام خمینی مبنی بر جواز عملیات استشهادی اجرا و توسط شهید حاج عماد مغنیه طراحی و فرماندهی شده بود.
دو سال و نیم ضربات سنگین جوانان مقاوم لبنانی سرانجام اسرائیل را در زمستان 1363 (1985) وادار به عقب نشینی به نواری مرزی بین لبنان و فلسطین اشغالی کرد. اینجا بود که حزب الله لبنان به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد.
حزب الله و خصوصا شاخه نظامی آن، سازمان «مقاومت اسلامی لبنان»، طی 15 سال موفق به عقب زدن ارتش اسرائیل به مرزهای بین المللی (به استثنای بخشی از نواحی مرزی) شد؛ چیزی که امام خمینی سال ها قبل در دیدار با روحانیون و مبارزان جوان لبنانی به آن بشارت داده بود. این در حالی بود که تعدادی از جوانان لبنانی به عنوان نیروی کمکی مستشار در جنگ بوسنی و هرزگوین در ابتدا و نیمه دهه 70 شمسی (90 میلادی) دوشادوش جوانان ایرانی و بوسنیایی نیز حضور داشتند.
ناتوانی اسرائیل در پذیرش این شکست و خیانت در تبادل اسرا باعث شد که صهیونیست ها سرانجام عملیات اسیرگیری حزب الله در مرز فلسطین اشغالی و لبنان را بهانه جنگ 33 روزه سال 1385 (2006) کنند؛ جنگی که حزب الله از آن با پیروزی خارج شد و اسرائیل به هیچکدام از اهدافی که در آن تعیین کرده بود، نرسید.
از نکات تأمل برانگیز در جنگ 33 روزه بمباران ساختمان شبکه ماهواره ای المنار، رسانه تصویری حزب الله لبنان، در منطقه حاره حریک بیروت بود؛ رسانه ای که از ابتدای دهه 70 شمسی (90 میلادی) به پخش تصاویر عملیات های مقاومت اسلامی می پرداخت و باعث ترس در بین شهرک نشینان صهیونیست و حامیان غربی رژیم اسرائیل شده بود.
پس از آن حزب الله نزدیک به 10 سال با گروه های تکفیری در خاک سوریه، از مرزهای سوریه و لبنان تا مرزهای سوریه و عراق، جنگید و تا مدت قابل توجهی تهدید را از خاک لبنان دور کرد.
هنوز کار گروه های تروریستی در نبرد سوریه یکسره نشده بود که مقاومت فلسطین عملیات «طوفان الاقصی» را در روز 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1402) در مناطق جنوبی سرزمین های فلسطینی اشغالی 1948 به اجرا درآورد. فردای آن روز حزب الله با به هلاکت رساندن یکی از سرهنگ های درزی تبار تیپ گولانی ارتش اسرائیل در مرز فلسطین اشغالی با لبنان و با هدف انهدام زیرساخت های جاسوسی رژیم صهیونیستی در مرز لبنان و پشتیبانی از مردم غزه وارد جنگ با ارتش اسرائیل شد.
حزب الله طی بیش از یک سال جنگ بخش قابل توجهی از ستاد و ساختار فرماندهی شمال ارتش رژیم اشغالگر قدس را متلاشی کرد، شهرک نشینان صهیونیست شمال فلسطین اشغالی را فراری داد و اهداف نظامی قابل توجهی را از مرز لبنان تا تل آویو و حومه نوار غزه منهدم کرد [1] هرچند ضربات بسیاری هم از دشمن صهیونیست متحمل شد که شهادت سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین، دو دبیرکل حزب الله در بمباران ضاحیه بیروت توسط ارتش اسرائیل، و تعداد قابل توجهی از فرماندهان جهادی و برجسته نظامی و امنیتی مقاومت اسلامی در کنار صدها شهید و جانباز از میان مردم و رزمندگان مقاومت اسلامی، خصوصا طی انفجار پیجرها در سراسر لبنان، جزو سخت ترین این ضربات به حساب می آید؛ ضرباتی که با پشتیبانی و کمک مستقیم اطلاعاتی و نظامی آمریکا به اجرا درآمد.
با این حال دشمن به هدف مورد نظر خود که نابودی کامل تشکیلات حزب الله خصوصا مقاومت اسلامی بود نرسید و مردم ضاحیه، جنوب و بقاع غربی دوباره، این بار هم مثل جنگ 33 روزه همراه با پرچم های حزب الله، به خانه های آسیب دیده خود برگشتند.