پس از دو جنگ جهانی و فجایع رژیم صهیونیستی در دوران اشغال فلسطین تا امروز، کمتر جنگی را می توان از نظر میزان ویرانی گسترده و کشتار غیرنظامیان با جنگ یمن مقایسه کرد.
حکومت آل سعود که تغییرات پس انقلاب یمن و تضعیف موقعیت خود در شبه جزیره عربستان را نمی توانست تحمل کند، با راه انداختن ائتلافی نظامی متشکل از چند کشور عربی در قالب عملیاتی به نام «طوفان قاطعیت» (عاصفة الحزم) در فروردین 1394، حمله گسترده خود را به مناطق مختلف یمن، خصوصا شهرهای صنعا، صعده و مناطق همجوار با این دو شهر، آغاز کرد.
اولین نتیجه این حمله طی 8 سال بعد بیش از 50 هزار شهید و مجروح، که بخش اصلی آنان را مردم غیرنظامی تشکیل می دادند، علاوه بر تخریب گسترده در تمام مناطق مورد تجاوز قرار گرفته، خصوصا در نواحی غربی و شمالی یمن، بود.[1]
عربستان و ائتلاف تحت فرمانش به بهانه جلوگیری از رسیدن تسلیحات به نیروهای دولت و ارتش انقلابی یمن و جنبش انصارالله، مانع ورود هر نوع کمک بشردوستانه از راه های هوایی و دریایی از نقاط مختلف جهان به یمن شدند. این موضوع باعث قحطی گسترده در میان مردم یمن شد تا جایی که بخشی از شهدای جنگ نه در اثر حملات هوایی، که به دلیل قحطی و بیماری ناشی از محاصره هوایی و دریای ائتلاف تحت فرمان ریاض و پشتیبانی واشنگتن جان خود را از دست دادند.
در میدان زمینی هم ائتلاف متجاوز عربی ضمن به کارگیری مزدورانی از چند کشور عربی به کمک نیروهای رژیم عبدربه منصور هادی و قبایل همدستش رفت اما مقابله سرسختانه نیروهای ارتش یمن و کمیته های مردمی جنبش انصارالله و بازپس گیری بخش اعظم شمال و غرب یمن توسط آنان باعث عدم تحقق خواست ائتلاف دشمن سعودی-اماراتی از اجرای این جنگ شد.
حمله به شناورهای سعودی، اماراتی و مزدوران رژیم هادی جزو نکات مهم مقابله یمنی ها با دشمن در دریا بود اما میدان اصلی غافلگیری را باید صحنه نبرد پهپادی و موشکی به حساب آورد. حملات متعدد موشکی یمنی ها به ریاض و ابوظبی، پایتخت دو حامی اصلی رژیم هادی، و انهدام گسترده تأسیسات راهبردی عربستان در پالایشگاه نفت «آرامکو» (سپتامبر 2019/شهریور 1398) در شرق عربستان که طی حمله پهپادی و با کمک گروه های مبارز انقلابی در شرق این کشور انجام شد، برای رژیم سعودی بسیار دردناک بود.
سرانجام مقامات سعودی که نتوانسته بودند به اهداف اولیه از آغاز جنگ یمن و عملیات طوفان قاطعیت برسند، با پادرمیانی چین تن به مصالحه با ایران و آتش بس در یمن دادند. این اتفاق از همان ابتدا خشم جریان های سیاسی حامی جنگ در کشورهای غربی و اندیشکده های وابسته به آنان را برانگیخت اما تغییری در اصل نتیجه گیری ایجاد نکرد: عربستان مجبور شد که به آتش بس تن دهد و حقیقت اراده ملت یمن را به بهایی دردناک بپذیرد!
پرچم داران ظهور
از افتخارات یمن پس اسلام و ایمان آوردن به دستان مطهر امیرالمومنین حضرت علی (ع)، تقدیم بزرگترین مردان تاریخ اسلام است. یاسر و سمیه اولین شهیدان اسلام، فرزندشان عمار، مالک اشتر نخعی، اویس قرنی و سرانجام بریر همدانی، یار و صحابی وفادار امام حسین (ع) و شهید قهرمان دشت کربلا، چند تن از درخشان ترین ستارگان یمنی آسمان امامت و ولایت هستند.
این گذشته پرافتخار با پیش بینی روایات در مورد مأموریتی بی نظیر در آینده گره خورده است؛ مأموریتی که در راستای ظهور امام زمان (عج) و نبرد نهایی خیر و شر و پیروزی حق بر باطل در سراسر جهان است.
این مأموریت قیامی است که تحت رهبری سیدی از نسل امام حسین، که در روایات از او با نام «یمانی» نام برده شده است، علیه دشمنان امام زمان (عج) و با هدف یاری آن حضرت و کمک به ایشان هنگام ظهور و قیام در مکه مکرمه رخ می دهد.[2] از چند منطقه در یمن به عنوان مکان احتمالی این قیام نام برده شده اما مهم ترین این اماکن شهر «صنعاء»، پایتخت یمن امروزی، است.
یمانی و ارتش او پس از قیام از صنعاء به جنگ دشمنان حضرت حجت بن الحسن (عج) در شبه جزیره عربستان می روند، زمینه آغاز قیام آن حضرت را فراهم می کند و در کنار نیروهای ایرانی ایشان (که از آنان به تعبیر لشکریان خراسانی یاد شده است) هسته اصلی ارتش امام زمان (عج) را شکل می دهند.
یمانی، آن گونه در روایت ذکر شده، کسی است که سپاه سفیانی را در هم خواهد کوبید. در بعضی روایات اهل سنت از او به عنوان فاتح «قسطنطنیه» (پایتخت اسبق امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و شهر استانبول در ترکیه امروزی) و روم یاد شده است که به نظر می رسد منظور در اصل همراهی یمانی با امام زمان (عج) و نیروهای ایشان در فتح این مناطق در آناتولی و غرب (خصوصا اروپا) باشد.
از پرچم رهبر یاران یمنی امام زمان (عج) به عنوان هدایتگرترین پرچم در روایات نام برده شده است. امام باقر (ع) در زمان حیات شریف شان در حدیثی برای آیندگان، دستور دادند که هرکس در حوادث مربوط به ظهور نواده شان امام زمان (عج) قیام یمانی را درک کرد، خود را به او و لشکرش در یمن برساند[3].
این موضوع سبب شد گروهی از افراد در تاریخ از نام یمانی برای مقاصد شخصی خود سوء استفاده کنند. جدیدترین این موارد «احمد الحسن بصری» است که فتنه او در میان شیعیان ایران و جهان عرب شناخته شده است.
با این حال دشمن با مطالعه در مورد روایات مربوط به قیام یمانی در کشاکش حوادث ظهور امام زمان (عج) از اتحاد سپاهیان یمانی با سپاهیان خراسانی هراس دارد و هر نوع هم پیمانی میان ایران و یمن پیش از نبرد نهایی را تهدیدی علیه خود و عواملش در شبه جزیره عربستان و غرب آسیا به حساب می آورد. ایستادگی قهرمانانه هر دو ملت در برابر نیروهای مستبد و اشغالگر فرامنطقه ای، که در آخرین فتنه خود در منطقه دست به دامان مزدور تربیت یافته ای مانند سفیانی می شوند، به دشمن نشان داده است که در صورت تحقق پیشگویی ائمه اطهار (ع) نسبت به حوادث غرب آسیا خصوصا یمن پیش از ظهور امام زمان (عج)، نه فقط بقای آنان در منطقه بلکه اصل موجودیت آنان در سراسر جهان با تهدیدی کاملا جدی و حقیقی مواجه خواهد شد که گریزی از آن نخواهند داشت!
[1] ر.ک. اینفوگرافی آمار تجاوز آمریکایی-سعودی به یمن، مرکز حقوق و توسعه «چشم انسانیت» و شبکه العالم، 1401، 2022
[2] صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۵۰، ح۷
[3] نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۲۵۵-۲۵۶